Abstract:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین و ارائه برخی راهکارها برای عبور از چالشهای پیش رو در علوم انسانی- اسلامی بوده است.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که با نگرشی تحلیلی- تطبیقی به منابع دینی و علوم انسانی رایج صورت گرفته است.
یافته ها: علوم انسانی- اسلامی، حاصل برداشت محقق از واقعیات مربوط به انسان در یک رشته یا موضوع پژوهشی است که ابتنای آن بر منابع معرفت شناختی دینی استوار باشد. بحث پیرامون تفاوتهای علم رایج و علوم انسانی- اسلامی از حیث روش شناسی و پیش فرضهای حاکم بر علم رایج و علوم انسانی- اسلامی و روشهای پژوهش در علوم انسانی- اسلامی، از موضوعات کلیدی است که در بخش یافته ها به آن پرداخته شده است.
نتیجه گیری: علوم انسانی- اسلامی نمی تواند فارغ البال از هدف خلقت، نحوه نزول برکات مادی و معنوی و از جمله نحوه نزول علم به عوالم انسانی و بدون توجه به فلسفه تاریخ شیعی (از جمله تولی و تبری) به تدوین پیش فرضهای علم، مبانی، اصول، اهداف و غایات و روش شناسی متناسب با هستی شناسی و معرفت شناسی خود بپردازد.
Objectives: The present study intends to analyze the Islamic human sciences challenges.
Method: The method of the present article is qualitative research with a comparative-analytical approach to the religious recourses and current human sciences.
Results: The results of the survey indicate Islamic human sciences as the researcher's insight on human related realities in a specific course of study or research subject based on religious epistemology recourses. Other major topics in the present paper are as follow: the differences between current science and Islamic human sciences from methodological aspect and pre hypotheses .research methods in Islamic human sciences researches.
Conclusion: The author of the article concludes Islamic human sciences should consider the following items to be able to establish science hypotheses، principals، aims and proper methodology related to epistemology and ontology: creation goals، descended blessing and any good which is bestowed by Allah both material and spiritual، the way which sciences are descended to the human world، the philosophy of Shiite history(including loyalty and exemption).
Machine summary:
، برخی پیشفرضهای فلسفی را که به ظاهر با مبانی دینی ما اشتراک لفظی یا معنایی داشته باشند انتخاب کرد و با ترکیب اصول دینی و اصول برگرفته از سایر مکاتب، که در نهایت، به التقاط و ناهماهنگی میانجامد، دست به تدوین پیشفرضها و فلسفۀ علوم انسانی- اسلامی زد؛ زیرا اساسا منابعی که علوم انسانی- اسلامی میتواند از آن بهره ببرد (مانند قرآن و سنت) به لحاظ کیفی بسیار عمیقتر و به لحاظ کمی بسیار فراتر از آنی است که بتوان آن را در ظرف بسیار کوچک علم رایج جا داد.
بدیهی است با توجه به اینکه منابع کسب معرفت در علوم انسانی- اسلامی، اعم از علم رایج است؛ لذا جمعآوری شواهد، صرفا به معنای شواهد تجربی نیست، بلکه هر نوع جمعآوری شواهد که با یکی از روشهای کسب معرفت(مثل تجربه، عقل، وحی و اجتهاد)، که با پیشفرضهای علوم انسانی- اسلامی هماهنگ باشد و اندیشمندان و عالمان علوم انسانی- اسلامی در خصوص معیار صحت آن روش قبلا به تفاهم رسیده باشند، میتواند مبنایی برای تأیید یا رد فرضیههای مربوط باشد.
گر چه چالش اخیر، موضوعی است که میتواند چگونگی تولید علوم انسانی- اسلامی را تحت تأثیر قرار دهد، اما به نظر میرسد علاوه بر آنکه علوم انسانی- اسلامی میتواند در بخش تجربی حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد که از پیشفرضهای دینی استخراج شده باشند و با روششناسیهای رایج قابل آزمون باشند؛ همچنین قادر است با تجمیع توان خود در بخشهای عقلانی و وحیانی، به تدوین فرضیه و نظریههایی بپردازد که در مرحلۀ نخست، مورد پذیرش کسانی قرار خواهد گرفت که پیشفرضهای آن را میپذیرند.