Abstract:
مقاله حاضر در نظر دارد به بررسی جلوه ویژه زن در اندیشه سنایی غزنوی, شاعر آگاه قرن ششم بپردازه تا مقام زن را از دیدگاه
شاعر و ادیبی صوفی به عنوان نماینده صوفیان در عصر گذشته و به ویژه در عصر خود شاعر بررسی کند تا ثابت نماید که زن با
وجود نگرش های منفی که در هر مقطع نسبت به او وجود داشته توانسته خود را به عنوان آیتی از ذات حق جلوه گر سازد و
اثبات کننده بعد معنوی و روحانی خود باشد. طرح تحلیل تکنیکی این تحقیق که با توجه به موضوع تحقیق است برای
مشخص شدن چارچوب کار و حدود و گسترهی اجرایی تحقیق با توجه به قوانین و معیارهای مربوط به شناخت زن در آثار
سنایی و تکیه بر اصول عقاید ناقدان بزرگ به بررسی موضوع می پردازد و بدیهی است که محقق چندین دیدگاه را به عنوان
اصول و موازین کار تحقیق بر می گزیند. در اینصورت می توان به نظرات پژوهشی ستاری در کتاب سیمای زن در فرهنگ
ایران توجه کامل داشت. با توجه به تمام مطالب می توان نتیجه گرفت که از دیدگاه سنایی زن دارای نیرویی است که به
دستیاری او می توان بشر را از پستی و گمنامی نجات داد و به اوج عزت و بلندی رسانید. هدف سنایی از بیان حکایات و تمثیل
های مذکور ارشاد رهروان به راه حق است و «نظر اصلی او استدلال در مسائل دینی و دعوت به معنویت و تحقیر دنیا و اعراض
از آلایش است» که به خوبی توانسته به اهداف خود دست یابد و سرمشق عارفان و شاعران بعد از خود قرار گیرد.
Machine summary:
106 مقام مادر سنايي درآثارش به شکل هاي گوناگون بازگو کننده ي لطف اين تحفه ي آسماني بوده و فروغ هيچ مهري را تابناک تر از مهر وجود او نمي بيند و مهرو عطوفت او را بر مهر و عطوفت اطرفيان ترجيح مي دهد و مي گويد: رنج باشد و عناي جگر به برادر دويدن از مادر (حديقه ، ص ٦٥٦) او در بعضي قسمت ها به بي مهري فرزندان به اين الهه ي عشق و به اين کانون ايثار و فدارکاري اشاره مي کند و در واقع با اين اشارات به نوعي مقام او را ارج مي نهد و به مهرباني او اشاره مي کند، ضمنا او از اين اصل مهم رواني نيز غافل نيست که تا کسي مادر نباشد نمي تواند ايثارگري مادرانه انجام دهد و محبت دايه را در قياس با محبت مادر رد مي کند و ثابت مي گرداند که احساس مادري يک پديده روحي است که تا کسي آن را تجربه نکرده باشد نمي تواند به آن ذوق سرشار دست يابد و نقش يک مادر خوب را ايفا کند: اي سنايي وارهان خود را که نازيبا بود دايه را بر شير خواره مهر مادر داشتن (ديوان ، ص ٤٧١) سنايي اشعار ديگري نيز سروده است که همگي بيانگر مهرباني و دلسوزي مادر است که به آن ها اشاره مي کنيم : کو يکي مادري که از سر درد کودک از شير باز داند کرد (حديقه ، ص ٤٦٦) اين چنين دايه از کرانه مرا تربيت کرد مادرانه مرا (مثنوي هاي حکيم سنايي (سير العباد الي المعاد)، ص ١٨٣) مادر وسيله روزي رساني شير دادن مادر موجب اقناع رواني طفل مي گردد، روانشناسان اعتقاد دارند کودکاني که با شير مادر تغذيه نمي شوند سلامت جسمي و روحي آنان به مخاطره مي افتد و به واقع حيات آنان متزلزل مي گردد و سنايي از نيز از اين موضوع غافل نبوده و جايگاه اوليه ي روزي دهي انسان ها را رحم مادر قلمداد مي کند و بعد از فارغ شدن از رحم مادر باز زندگي کودک را وابسته به تغذيه از شير مادر دانسته و معتقد است که شير در اصل منشأ حيات طفل است و مي گويد: آن نبيني که پيشتر ز وجود چون تو را کرد در رحم موجود روزيت داد نه مه از خوني کردگاري حکيم بي چوني در شکم مادرت همي پرورد بعد نه ماه در وجود آورد آن در رزق بر تو چست ببست دو در بهترت بداد بدست ...