Abstract:
از جمله دانشهای کاربردی با قابلیت نتایج محسوس برای جامعه بشری، مطالعات امنیتی است. این مطالعات آنگاه که با تجربههای امنیتی تاریخی عجین شود، جامعه را از آزمونهای مجدد امنیتی حفظ میکند. ابنخلدون از جمله اندیشمندانی است که در آثار خود مباحث امنیتی را جمع و پیرامون تجربههای امنیتی تاریخ اظهارنظر کرده است. این مقاله با هدف فهم گفتمان امنیتی ابنخلدون انجام شده است، که تا کنون پیرامون آن پژوهش مستقلی صورت نگرفته است. با توجه به مبانی نظری ابنخلدون در موضوع تاریخ و امنیت، گفتمان امنیتی وی در چارچوب مفهومی با هفت مؤلفه کلیدی مفهوم امنیت، ابعاد امنیت، سطح امنیت، دوست و دشمن، روشهای تحصیل امنیت و راهکارهای استراتژیکی امنیت بررسی شده است. مهمترین یافته این پژوهش، مشابهت گفتمان امنیتی ابنخلدون با نحلههای مکاتب رئالیستی و همانندی آن با گفتمانهای امنیتی حاکم بر جهان اسلام در عصر حاضر و عدم کارآمدی لازمِ گفتمان امنیتی وی در تأمین امنیت پایدار جهان اسلام است.
Security studies falls within the realm of applied knowledge and has the potential to produce tangible results for the human society. These studies، when combined with historical security experiences، can rid the society of the need for repeated trial and errors in the field of security. Ibn Khaldun is one of the thinkers who addressed security issues and expressed his views on historical security experiences in his works. This article aims to provide an understanding of Ibn Khaldun's security discourse، which had never been the subject of a dedicated study. Drawing on Ibn Khaldun's theoretical principles in the fields of history and security، his security discourse has been studied here within a conceptual framework comprised of seven key components، namely the meaning of security، aspects of security، level of security، friends and enemies، ways to achieve security، and strategic security solutions. The most important finding of the present study is that there is a similarity between Ibn Khaldun's security discourse and the principles of the realist schools of thought as well as the security discourse currently prevailing in the Muslim world and that his security discourse has proved ineffective in creating lasting security in the Muslim world.
Machine summary:
امنيت از ديدگاه ابن خلدون 9 توجه به امنيت در بستر تاريخ ميتواند به امنيت جامعه امروز کمک کنـد؛ همـان گونـه کـه اميرالمومنين (ع ) در خطبه قاصعه ميفرمايند به احوال نيک و بد انسان ها در طول تـاريخ توجـه کنيد: فتذکروا في الخير و الشر أحوالهم «پس به ياد آريد، احوال نيک و بد آنان را» و با وجـود تجربه هاي تاريخي، نبايد مانند آنها متضرر شويد: و احذروا أن تکونوا أمثالهم «و حذر کنيـد از اينکه مانند آنان باشيد».
نکته اي که در استفاده از پژوهش هاي تاريخي بايد به آن توجه شود، ايـن اسـت که تاريخ پژوهان هر اتفاق روزمره اي را در آثار خود منعکس نميکنند، بلکـه تحـولات را ثبـت ميکنند که يا از ديدگاه ثبت کننده داراي اهميت است و يا اينکـه در برهـه اي از تـاريخ مسـئله مذکور اهميت پيدا کرده است (لک زايي، ١٣٩٠: ٧).
با وجود توجه ابن خلدون به امنيت متعاليه ، بيشتر دغدغه هاي وي در موضوع امنيت مضـيق و موسع قرار ميگيرد؛ به گونـه اي کـه در آثـارش طـرح قـدرت نظامي(سـاز و بـرگ نظـامي)، اقتصادي(عمران و آباداني) و اجتماعي(عصبيت ) را چاره امنيت ميپندارد (ابـن خلـدون ، ١٣٥٩، ج ١ :٧٢).
ابن خلدون در اين موضوع با پررنگ کردن امنيت جان ، امنيت دين را به حاشيه رانده است ؛ چون بيشتر راه کارهاي وي براي حفظ امنيـت اعـم از راه کارهـاي 18 فصلنامه مطالعات راهبردي، شماره ٨٠ تابستان ٩٧ ايجابي و سلبي معطوف به امنيت جـان (ابـن خلـدون ، ١٣٥٩، ج ١: ٧٨) خـانواده ، قبيلـه ، شـهر، دولت و تمدن است (ابن خلدون ، ١٣٥٩، ج ١: ٢٥٥).