Abstract:
انضباط محور اصول اخلاقی است. انضباط گفتاری؛ یعنی نظم داشتن و سامان یافتن گفتار، مسلط شدن بر زبان، رعایت حدود و رسیدن به مقام والای انسانی در مقام گفتار که مهمترین نقش را در زندگی انسان ایفا میکند. خدای متعال به عنوان خالق انسان و تنها کسی که از همه زوایای وجود آدمی آگاه است، برای سامان یافتن گفتار نیز در کتاب کریمش دستورهایی بیان نموده و حد و حدودی را مشخص فرموده است که با عمل به آنها انسان به نظمی همهجانبه در گفتار دست مییابد که خیر و سعادت او را در دنیا و آخرت رقم میزند. این نوشتار، به ویژگیهای اصلی انضباط گفتاری و بیان شاخصههای ایجابی و سلبی آن میپردازد.
Machine summary:
خدای متعال به عنوان خالق انسان و تنها کسی که از همۀ زوایای وجود آدمی آگاه است، برای سامان یافتن گفتار نیز در کتاب کریمش دستورهایی بیان نموده و حد و حدودی را مشخص فرموده است که با عمل به آنها انسان به نظمی همهجانبه در گفتار دست مییابد که خیر و سعادت او را در دنیا و آخرت رقم میزند.
اساس انضباط گفتاری این است که باید در سخن گفتن مواظب بود؛ چراکه همۀ سخنان نوشته میشود: (و إن علیکم لحافظین* کراما کاتبین) ( انفطار/ 10ـ 11) و کسانی مورد شفاعت قرار میگیرند که گفتارشان مورد رضایت خداوند باشد: (یومئذ لا تنفع الشفاعة إلا من أذن له الرحمن و رضی له قولا) ( طه/ 109) بنابراین، انضباط گفتاری به زبان سنجیده نظر دارد و کسی که انضباط گفتاری دارد، زبان خود را حفظ کرده، گفتار خود را منطبق با ضوابط و اصول تنظیم و در گفتار خود، حدود را مراعات میکند و آراسته و قانونمند سخن میگوید.
سخن حق به سخنی گفته میشود که با واقعیت عینی تطبیق کند، یا اگر یک مطلب قراردادی است، هماهنگ با مصالح همۀ اطراف قضیه باشد ( مکارم شیرازی، 1374: 17/ 197) حضرت علی7نیز با پیروی از قرآن و در راستای تخلق به اخلاق الهی انسانها را از گفتههای بدون شناخت و ناحق چنین باز میدارد: بپرهیز از سخن گفتن دربارۀ چیزی که راه آن را نشناسی و حقیقت آن را ندانی؛ زیرا گفتار تو راهنمای عقل توست، و سخن تو خبر میدهد از شناخت تو.
هر چند این آیه چگونگی رابطه با فقرا را بیان میدارد، اما در فرمان، به میسور بودن کلام صراحت دارد که میتواند الگویی برای چگونگی سخن گفتن در تک تک روابط اجتماعی انسان باشد.