Abstract:
هرچند کثرت گرایی دینی از مباحث جدید است و ابن سینا مستقیم به آن نپرداخته است ؛اما این مقاله بر آن است تا بر اساس آرای کلامی وفلسفی ابنسینا مبانی کثرت گرایی دینی را مورد بررسی ونقد قرار دهد. ابن سینا از یک طرف با براهین متقن اثبات میکند تمام ادیان الهی حاصل صعود پیامبرانبه عالم عقولاند، بنابراین به نحوی معتبر وتا حدی از حقیقت بهرهمندند.از طرف دیگر وی برای اختلاف مراتب پیامبران استدلالهای عقلی متعددی میآورد که بیانگر آن است تمام ادیان در یک سطح نیستند و به یک میزان از حقانیت برخوردار نمیباشند. هم چنین وی بر این باور است که با پیشرفت فکری و سیر تکاملی انسان، ادیان هم متکامل تر میشوند. با لحاظ این سه اصل میتوان نتیجه گرفت که کثرت گرایی دینی به معنای یکسان بودن همه ادیان در بهرهمندی از حقیقت ونجات بخشی قابل دفاع نیست، اما تفسیری از شمولگرایی از آرای وی استنباط میشود؛ از آنجا که نجات بخشی ادیان رابطه مستقیم با میزان حقانیت آنها دارد، ادیان به هر میزان که حق باشند به همان اندازه نجات بخش خواهند بود.
Machine summary:
در این نوشتار تلاش شده است کثرتگرایی دینی از منظر فیلسوف بزرگ اسلامی، ابنسینا با رویکردی جدید با مباحث نبوت و ویژگیهای پیامبران بررسی شود و به پرسشهایی از این دست پاسخ دهد: معیار حق و حقانیت ادیان چیست؟ پیامبران در حقانیت ادیان چه نقشی داشتهاند؟ آیا اختلاف مراتب پیامبران توجیه عقلانی دارد؟ آیا اختلاف مراتب پیامبران در میزان حقانیت ادیان تأثیر دارد؟ آیا همۀ ادیان در نجاتبخشی، یکسان عمل میکنند و کمال نهایی در همۀ ادیان یکسان است؟ هرچند بعضی از کثرتگراها بهطور جدی مایلاند مارکسیسم الحادی و اومانیسم طبیعت گرایانه را در زمرۀ ادیان وارد کنند، بنابر رویکرد مدنظر، تمام ادیان انحرافی، تحریفی و بشری از بحث خارجاند.
به نظر میرسد این سخنان ابنسینا بهرهمندی تمام ادیان از حقیقت را اثبات و تأیید میکند؛ هرچند با توجه به سایر مبانی او روشن میشود این بهرهمندی بهصورت تشکیکی و در مراتب مختلف است که با شمولگرایی دینی سازگاری دارد.
از بیشتر آثار ابنسینا تفاوت مراتب نبوت استنباط میشود؛ جایی که او از نقش قوۀ خیال در نبوت بحث میکند، یادآور میشود این مرتبهای از نبوت است که به قوۀ متخیله اختصاص دارد و نبوت دارای مراتب بالاتری نیز هست.
ظاهر کلام ابنسینا نیز با این دیدگاه موافق است؛ زیرا کمال قوۀ متخیله را برای تحصیل بعضی مراتب نبوت، کافی دانسته است؛ اما برای نخستین درجۀ رسالت اتصال به درجۀ عقل فعال و داشتن روح قدسی و عقل محض را لازم میداند (ابنسینا، 1383 :30).
3- سیر تکاملی ادیان افزون بر دلایلی که بر اختلاف مراتب پیامبران بیان شد، هردو برهانی که ابنسینا برای ضرورت بعثت اقامه میکند نیز بهطور ضمنی بر تفاوت مراتب نبوت دلالت دارد.