Abstract:
از آنجا که به اعتقاد برخی، طنز، هنریترین شیوه انتقاد است، در جامعه و فضایی که بی عدالتی اجتماعی و سیاسی، خفقان، تزویر و دروغ، بر ذهن و زبان جامعه مسلّط می شود، زبان شاعر تیزبین از طنز بهعنوان هنریترین سلاح مبارزه با این مفاسد بهره میگیرد. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارندگان کوشیدهاند پس از معرّفی مختصر طنز و انواع آن، شگردها و شیوههای گوناگون طنز در شعر دو شاعر معاصر ایران و عراق را بررسی نمایند. از آنجا که در بیان طنزآمیز، هدف مطلب گاهی در لفّافه قرار می گیرد و مخاطب در فهم آن با پیچیدگی مواجه میشود، اینگونه پژوهشها میتواند به شناخت لایه های درونی شعر شاعران از حیث معناشناختی، زبانشناختی و حتّی زیباشناختی یاری رساند و همچنین در شناخت ابعاد طنز در قلمرو شعر معاصر به مخاطب کمک کند؛ بنابراین، پس از توصیف و تحلیل نمونههایی از آثار هر دو شاعر به این نتیجه میرسد که این دو شاعر با بهکارگیری شیوهها و شگردهایی خاص؛ همچون استفاده از تشبیه و تصویرآفرینی، استفاده از شخصیّتهای غیر انسانی و غیره، از طنز بین سوژههای متن و پیام و معنی آنها در بیان انتقادی اغراض خود بهره جستهاند.
Machine summary:
نمونة آن شعر «روباه و خروس» است که از شعرهای طنزآمیز و لطیف نیما و از نوع داستان کودکان و نیز از قصههای رایج و آشنا دربارۀ زیرکی روباه است که از قضا این بار تیرش به نشانه میخورد و خروس سادهدل را شکار میکند؛ همچنین میتوان گفت طنز روباه و خروس، همان طنز قدیمی طعمة سادهدل و مکار است که غالبا در ادب فارسی در لباس گربة عابد، نمایان شده است، داستان مؤمن کذابی که برای رسیدن به اهداف مادی و دنیوی خود، لباس زهد میپوشد و دین را آلت دست خود قرار میدهد که در اینجا این دو شخصیت اصلی بهصورت خروس و روباه ظاهر شدهاند و طنز شعر در رفتار و گفتار روباه، قبل و بعد از دستیافتن به طعمه جلوهگر میشود که تناقضی صریح را آشکار میکند قبل از به چنگ آوردن خروس میگوید: «جوجکش گفت: «کهای؟»/ گفتا: من مؤمنم، مؤمن درگاه خدا/ مردگان را طلبم غفرانی/ زندگان را بدهم درمانی» (1389: 116) اما پس از بهچنگآوردن طعمه، زمانی که با اعتراض خروس روبهرو میشود میگوید: «زیر دندان عدو زد قوقو:/ مؤمنا!
در بررسی شعر احمد مطر نیز مشخص شد که او بیشتر شعرهای سیاسی و بهاصطلاح پیامهای استکبارستیز خود را با طنز و نیشخندی رندانه بیان کرده است و هوشمندانه از شگردهایی برای این نوع ادبی استفاده نموده که درخور توجه است.