Abstract:
عصمت یا همان مصونیت مطلق از ارتکاب معاصی و تعلق اراده ی خداوند بر این امر، شاخصه برگزیدگان الهی است که بی آن ، هدف بعثت و غایت خلقت تحقق نمیپذیرد، زیرا آدمی را یارای آن نیست که بدون بهره گیری از وحی و تبیین معصوم ، ره به سر منزل مقصود برد و طریق هدایت پیماید. این موضوع که از ضروریترین شروط نبوت و امامت و یکی از مسائل مهم کلامی است به صاحب منصبان الهی که زبان های گویای پروردگار در میان خلق و حکمایی مودب به حکمت اویند، چنان حجیتی اعطاء میکند که علاوه بر قطع عذر مردم ، اطاعت مطلق از قول و فعل و تقریر معصوم را ایجاب مینماید، زیرا خمیر مایه چنین موهبتی، ماخوذ از علم حق است ، از این رو کسی نمیتواند از راه اکتساب به عصمت دست یابد و بدین دلیل ، منتخبین به بهره مندی از چنین علمی از جانب پروردگار دارای بینش و بصیرتی الهی هستند، چنان که گویی بر هدایت و بینه سوارند و در کنف چنین بصیرتی است که ایشان دارای شرح صدر و مقام اهتداء و امنیت هستند. بنا براین نایل شدن به مقامات الهی، مرهون عصمت و نفی آن به منزله انتفاء این مناصب خواهد بود. از این رو تبیین این موضوع و بررسی موضوعی آن بر اساس تطبیق با واژه حکمت ، بابی به سوی حقایق و رفع شبهات در باره ی انبیای مکرم الهی میگشاید و نشان میدهد با وجود اختلاف آرا حول عصمت اصفیای الهی، کلام وحی و روایات معصومان (ع ) و براهین دیگر، عصمت مطلق ایشان را چون آفتاب ، نمایان میکند؛ زیرا اعطای حکم و علم از جانب خدا به ایشان ، نه آمیخته به تردید است و نه آمیخته به جهل ، و حکمت مقابل هوی دو لشکر از لشکریان عقل و جهل محسوب میشوند، و اتصاف راهبران الهی به حکمت ، حاکی از آن است که ایشان به طور مطلق از هواهای نفسانی به دورند.
Machine summary:
(شریف لاهیجی، 1373ش، ج2، ص507) و اما حکمت از لسان حضرت صادق (ع) چنین آمده است: «حکمت، روشنایی و جلوه معرفت، و میزان و میراث تقوی، و میوه راستی و درستی میباشد و پروردگار متعال به بندهای احسان و انعام نفرموده است به چیزی که بزرگتر و روشنتر و بهتر و بالاتر و ارزشمندتر باشد از نعمتی که در دل انسان پدیدار میشود، و به مقام عظمت حکمت متوجه نمیشود مگر آنان که صاحبان باطن و بینایی هستند» (مجلسی، 1403ق، ج1، ص215) بینایی و بصیرت قلب مانند دید چشم میباید آلوده نبوده، و هر گونه موانع و حجابها از مقابل آن برداشته شود، و در نتیجه لازم است، قلب آدمی از صفات و اخلاق رذیله که بر خلاف انسانیت و صفا و طهارت است، پاک و مهذب گشته، و از آراء و افکار فاسد و از علائق مادی منقطع گردد، و چون چنین شد دل مانند آیینه صافی میگردد که میتواند دیدنی های روحانی را درک کند، و از طرف دیگر، وقتی که قلب انسان توجه و دیدش را از همه علائق و امور مادی و بلکه از غیر خداوند منصرف و قطع کرده، و حتی در مرتبه آخر از دیدن خود نیز منصرف و منقطع گشت، در چنین موقعیت آن چه در مقابل دید باطنی او قرار میگیرد تنها و تنها نور محیط حضرت حق و در این صورت آن چه شهود دارد به طور کلی نور حق خواهد بود، و چون خواهان کسب فیض مخصوص و مشاهده قسمتی از معارف و صفات و اسماء گردید، به مقتضای اصل جود و لطف و کرم و رحمت الهیه، درخواست و مسئول او به اجابت رسیده، و آن قسمت برای او ارائه و تفهیم و نشان داده خواهد شد.