Abstract:
ارﺗﺒﺎط ﺑﯿﻦ ﻧﺮخ ﺑﻬﺮه و ﺗﻮرم ﻫﻤﻮاره ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻣﺒﺎﺣﺚ اﻗﺘﺼﺎد ﭘﻮﻟﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻧﻮع اﯾﻦ راﺑﻄﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ اﺛﺮات ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﺮ ﺳﯿﺎﺳﺖﮔﺬاری اﻗﺘﺼﺎدی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷـﺪ ؛ ﺑﻨـﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻫـﺪف از اﯾـﻦ ﻣﻘﺎﻟـﻪ ، ﺑﺮرﺳـﯽ راﺑﻄﮥ ﺑﯿﻦ ﻧﺮخ ﺳﻮد و ﺗﻮرم در اﯾﺮان ﺑﺎ روﯾﮑﺮد ﭘﺎراﻣﺘﺮ ﺗﺼﺎدﻓﯽ در ﻃﻮل زﻣﺎن اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﭘـﮋوﻫﺶ ﺻـﺤﺖ اﺛﺮ ﻓﯿﺸﺮ و اﺛﺮ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻧﻈﺮی آن، ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎﻧﺪل ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. دﻟﯿﻞ اﺳﺘﻔﺎده از روﯾﮑـﺮد ﭘـﺎراﻣﺘﺮ ﺗﺼﺎدﻓﯽ در ﻃﻮل زﻣﺎن آن اﺳﺖ ﮐﻪ اﯾـﻦ روش اﻧﺘﻘـﺎد ﻟﻮﮐـﺎس را در ﺑـﺮآورد ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫـﺎ در ﻧﻈـﺮ ﻣـﯽ ﮔﯿـﺮد و درﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻮرش ﺑﺮآوردﻫﺎ را ﮐﺎﻫﺶ دﻫﺪ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﺑﺎ ﻃﺮاﺣﯽ ﯾﮏ اﻟﮕﻮی ﻓﻀﺎ-ﺣﺎﻟـﺖ ﺑـﺮای ﻣﻌﺎدﻟـﮥ ﻧﺮخ ﺳﻮد و ﺗﻮرم، اﯾﻦ راﺑﻄﻪ در ﺑﺎزة زﻣﺎﻧﯽ 1394-1352 ﺑﺎ روش ﮐﺎﻟﻤﻦ ﻓﯿﻠﺘﺮ ﺑـﺮآورد ﺷـﺪه اﺳـﺖ. ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر اﻃﻤﯿﻨﺎن از اﺳﺘﺤﮑﺎم ﻧﺘﺎﯾﺞ، از دو ﻣﺘﻐﯿﺮ واﺑﺴﺘﻪ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ: ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻧﺮخ ﺳﻮد اﺳﻤﯽ ﯾﮏ ﺳﺎﻟﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻟﻪ و دﯾﮕﺮی ﻧﺮخ ﺑﺎزدﻫﯽ ﻣﺴﮑﻦ )ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﯿﺮ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻧﺮخ ﺑﻬﺮه ﺑﺎزار( اﺳﺖ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑـﺮآورد ﻫﺮ دو ﻣﺪل ﺗﺄﯾﯿﺪ ﮐﻨﻨﺪة اﺛﺮ ﻣﺎﻧﺪل در اﻗﺘﺼﺎد اﯾﺮان اﺳﺖ؛ ازاﯾـﻦ رو، ﻓـﺮض ﺧﻨﺜـﺎﯾﯽ ﭘـﻮل در اﻗﺘﺼـﺎد اﯾـﺮان را نمی توان رد کرد
Machine summary:
دراين زمينه ،ماندل (١٩٦٩( Mundellوتـوبين (١٩٦٥( Tobinبـاروشـي همانندتئوريدوگانه کلاسيکيفيشر،استدلال ميکنندکه افزايش درنرخ تورم ،نرخ بهـرةاسـمي راافزايش ميدهدوترازواقعيپول راکاهش مـيدهـدامـادرمقابـل آن ،کـاهش درتـرازواقعـي باعــث کــاهش مصــرف (افــزايش پــس انــداز)وباعــث کاهشــيدرنــرخ بهــرةواقعــيوافــزايش سرمايه گذاريميشودوديگرپول خنثينيست ،اين ديدگاه به اثرماندل توبين شهرت يافته اسـت .
Saeedi et al)،ابونوريوهمکاران (٢٠١٣ ,Abounoori et al)وکميجاني وبهراميراد(٢٠٠٨ ,Bahrami &Komijani )معتقـدبـه وجودنوعيازاثرفيشردراقتصادايران هستند،درمقابل مهرگان ،عزتيواصغرپور( Meregan et ٢٠٠٦ al)اعتقادبه نظريه دوم وکاهش نرخ بهره دارند(توضيحات بيشتردربخـش پيشـينۀتحقيـق ارائه شده است ).
نتيجـه نهـاييايـن اسـت که نرخ بهره اسمي ،کمترازمقداريک به يک تورم ،به شکل بيان شـده درمعادلـه فيشـر،افـزايش مييابد.
اريسوي(٢٠١٣ ,Arısoy)اعتبارفرضيۀفيشررادرترکيـه ،بـااسـتفاده ازداده هـايفصـليبـين سال هاي١٩٨٧الي٢٠١٣واستفاده ازروش همگراييوشکست سـاختاريونگـرش پارامترهـاي متغيردرطول زمان (TPV)موردارزيابيقرارميدهـد،نتـايج نشـان مـيدهنـدکـه شـکل ضـعيف فرضيۀفيشربراقتصادترکيه حاکم است ودرنتيجه سياست پولياثريبـرنـرخ بهـرةواقعـينـدارد زيراهرتغييريدرتورم به شکل ناقص (قسمتي)تغييرات نرخ بهرةاسميراخنثيميکند.
نتـايج بـه دسـت آمـده ازايـن تحقيـق حاکياست که درهمۀکشورها،به غيرازکشورهايايرلندوسوئيس ،رابطۀنرخ بهره بانرخ تورم به صورت يک به يک است ومعادلۀفيشربلندمدت راتأييدميکنند.
نتايج بيانگرآن است که رابطـۀعلـييـک طرفه ازسوينرخ بهره به سمت نرخ تورم وجوددارد.
اين الگونشان ميدهدکه فعالان اقتصاديرفته رفته به نـرخ سـودواقعـي توجه بيشترنشان ميدهند؛امادرهرحال درمسيريکه بررسيشده است پول خنثينبـوده اسـت و تغييرات تورم منجربه تغييرات نرخ سود(بهره )واقعينيزشده اسـت .
سـازگاربـودن ايـن رابطـه بـا ديدگاه ماندل به اين معناست که افزايش نرخ تورم انتظاري،ماندةواقعيپول راکاهش مـيدهـدو درنتيجه ،ثروت کاهش مييابد.
“Testing for the Fisher Hypothesis under Regime Shifts in Turkey: New Evidence from Time-Varying Parameters”, International Journal of Economics and Financial Issues, Vol. 3, No. 2, 496- 502.