Abstract:
در فقه جزایی اسلام که بر مبنای تقسیم بندی حد تعزیر است این اعتقاد وجود دارد که جرم حدی را نمی توان به عنوان جرم سیاسی شناسایی کرد؛ زیرا شناسایی جرمی به عنوان سیاسی به معنای پذیرفتن مراتبی از تخفیف و تغییر در چند و چون کیفر است که با طبع کیفرهای حدی سازگاری ندارد. این مقاله با واکاوی مستندات این دیدگاه، آنها را برای نفی جرم حدی سیاسی کافی نمی داند. استدلال مقاله بر این است که دستکم برخی از جرایم حدی را که به لحاظ ماهیت و طبع می توانند به انگیزه سیاسی ارتکاب یابند، می توان به عنوان جرم سیاسی قلمداد کرد. برابر شواهدی که مقاله ارائه می دهد اصل تفاوت گذاردن میان مجرمان شرور و تبهکار و مجرمان صرفا برخوردار از انگیزه های سیاسی در ترسیم نظام حد تعزیر و تفکیک جرم بغی از محاربه از دیرباز به نوعی مورد توجه فقیهان بوده است. می توان این ایده را برای شناسایی جرم سیاسی نه فقط در تعزیرات که در حدود هم توسعه داد.
Machine summary:
سيّدمحمد قاري سيد فاطمي ، «مفهوم جرم سياسي در حقوق بشر بين الملل و فقه اماميه »، رييس جمهور و مسئوليت اجراي قانون اساسي ، به کوشش : حسين مهرپور، جلد ٢ (تهران : مؤسسه اطلاعات ، ١٣٨٤)، ٢٨٥.
درست است که حقوق جزا در موارد زيادي به انگيزه هاي غايي و نهايي توجه نمي کند و براي نمونه اهميت نمي دهد که سارقي از سر آز و طمع مال ديگران را ربوده باشد يا به قصد اينکه آن را در اختيار نيازمندان قرار دهد؛ اما در بسياري از موارد، نوع انگيزة مرتکب در برخورداري يا عدم برخورداري وي از تخفيف و انواع نهادها و تأسيسات تسهيلي مانند تعويق ، تعليق و آزادي مشروط نقشي تعيين کننده دارد.
شناسايي اين تفاوت ها و تمايزها لزوماً مســتلزم تغيير در کيفر حدي نيست ، بلکه مســتلزم تغيير در کيفيت اجراست ؛ حتي در مورد برخي از جرايمي که در تلقي رايج حد تلقي مي شــوند، در خصوص کيفيت اجراي آنها نص خاصي وجود نــدارد؛ و پاره اي انعطاف ها را برمي تابند؛ مثلاً بر مبناي تلقي غالب که محاربه را حد قلمداد مي کند، محارب ممکن اســت به عنوان يکي از گزينه هاي حد تبعيد شود؛ حال اگر کيفيت تبعيد کســي که مرتکب راهزني شرورانه شده است با تبعيد کسي متفاوت باشد که صرفاً به انگيزه هاي سياسي با حاکميت ستيز کرده ، به حدود الهي بي حرمتي نشده است .
براي نمونه نک : ســيّدمحمود هاشمي شاهرودي ، قراءات فقهيه معاصره ، جلد ١ (قم : مؤسسۀ دايره المعارف فقه اسلامي بر مذهب اهل البيت (ع )، ١٤٢٣ ق )،٣٦٠؛ محمد مؤمن قمي ، کلمات ســديده في مسائل جديده (قم : مؤسسه النشر الاسلامي ، ١٤١٥ ق )، ٣٥٩.