Abstract:
با یورش اعراب و انقراض حکومت ساسانی، ایران با چالش بزرگی مواجه شد. در این میان اشراف، بزرگان و شاهزادگان ساسانی نقش مهمی در ابقا و احیای فرهنگ کهن ایران داشتند. دودمان باوندی به عنوان مهمترین شاخهی فرعی از شاهزادگان ساسانی، در طی هشت قرن نخست اسلامی، نقش پررنگی در اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیمهشمالی سرزمین ایران داشتند. باوندیان تا سال 750ق و در سه شاخه، به عنوان یک نیروی کمترشناخته شده؛ اما مهم و صاحب نفوذ، به بازیگری در منطقه پرداختند. در این پژوهش کوشیده شده است با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانهای، عوامل پایداری دراز مدت این خاندان و نقش آنها در تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران در هشت قرن اولیه اسلامی بررسی شود. دستاورد این تحقیق نشان میدهد که باوندیان توانستند با بهرهگیری از موقعیتخاص جغرافیایی منطقه تا قرنها به حیات خود ادامه دهند و روابط آن ها با همکسایگانشان آمیخته با جنگ و صلح بود.
Machine summary:
سرخاب سی سال حکومت کرد و پس از او، پسرش مهرمردان و سپس نوهاش سرخابدوم به قدرت رسیدند (گیلانی، 1352: 46) که تنها در پریم و اطراف آن فرمانروایی میکردند؛ زیرا قدرت اصلی منطقه در این زمان در اختیار خورشید اسپهبد خاندان دابویه بود.
با سقوط ساسانیان و آغاز فتوحات اعراب در ایران از سالهای 14 (بلاذری، 1337: 365) تا زمان مرگ یزدگرد در سال 31ق (طبری، 1352: 5/322)، همچنان که شهرهای ایران یکبهیک سقوط میکردند، اما طبرستان تحت تدبیر باو از خطر سقوط نجات پیدا کرده و در تمام دوران پانزده سال حکومت او، آرامش و امنیت بر منطقه حاکم بود (آملی، 1313: 34 ؛ ابناسفندیار، 1320: 1/175).
اما حکومت محلی باوندیان که در هنگامهی حمله مغول، مدتی بود از قدرت به زیر کشیده شده بودند، نه تنها از میان نرفت، که به زودی مجددا سربرافراشته و حتی حدودا 16سال پس از انقراض هلاکوئیان، همچنان در مازندران به فرمانروایی خود ادامه دادند.
درواقع در سدههای نخست پس از یورش عرب، باوندیان و چند خاندان ایرانی دیگر در طبرستان با حربهای هوشمندانه، برای جلوگیری از حل شدن در حکومت مرکزی اسلامی، بر روی دین زرتشتی که به نوعی نمادی از فرهنگ ایرانباستان و سالهای پیش از سقوط امپراطوری ساسانی بود، تمرکز کردند.
از آن پس تا چند سال خاندان باوندی در منطقه کوچکی از طبرستان حکم میراندند و با این که کل منطقه در اختیار خاندان دابویه و دیگر دودمانهای بزرگ بود اما عزت و احترام باوندیان بهعنوان یادگار ساسانیان همواره حفظ میشد (ابناسفندیار، 1320: 1/126، 175).