Abstract:
تعریف و تحلیل یک گزارش تاریخی به صورت عام و یک گزارش حدیثی به صورت خاص، از دو منظر کلی امکان پذیر است: از جهت خاستگاه صدور آن و از جهت انعکاس و بازتاب آن در ذهن مخاطب (تحلیل انعکاسی). با تمرکز بر تحلیل انعکاسی، نقش مخاطب در شکلگیری ماهیت و تعریف حدیث در دو مرحله صدور و تلقی، موضوع اصلی این نوشتار است. در تعریف حدیث ـ که البته متاثر از نگاه فقهی به حدیث است ـ جنبه انتساب حدیث به معصوم، دیده شده است؛ اما نباید از سویی دیگر، جنبه تلقی را که جنبه بشری است در تحلیل ماهیت حدیث، نادیده گرفت. به عنوان نمونه حساسیت مسأله «امامت» و در کنار فهم و برداشت مسلمانان اولیه از این اصل مورد توجه قرار میگیرد. «قصدماندگاری»، «سطح درک مخاطب» و «تلقی حدیث»، سه مولفهای است که در ضمن «جایگاه مخاطب در حدیث»، مورد بررسی قرار میگیرد و نشان میدهد که توجه به مخاطب در تحلیل روایات از اهمیت ویژهای برخوردار است و نباید تحت تاثیر جایگاه معصومانه مصدر حدیث گردد. از همین رو طرح مسأله امامت در عصر نبوی با طرح آن در دورههای بعدی تاریخ تشیع توسط امامان پسین کاملا متفاوت است.
Machine summary:
[٤] دليـل دوم ، بـا فرض اعتماد کامل به برداشت راوي و صرف نظر از مسأله تقيه ـ امکان اختصاصي بودن يک رفتـار ـ براي خود معصوم ، مخاطب ، زمان يا مکان خاص ، يا حتي صـدور فعـل از روي اضـطرار وجـود دارد؛ به صورتي که راوي، به اشتباه يا به اتکاء به قراين ، به ايـن »اختصاصـي بـودن رفتـار« تصـريح نکرده است .
برداشت مخاطب امروزين از متن متعلق به سده هاي پيشين ، تا چه حد مي تواند بدون توجه بـه برداشت مخاطبان معاصر خود متن و پس از آن و يا مستقل از آن (تفسير گريز) باشد؟ جايگاه نظـر مفسران گذشته از صحابه و تابعين گرفته تا مفسران قرون مختلف ، در درک متن چگونـه اسـت و تـا چه حد براي متاخران ، اعتبار دارد؟ اهميت مخاطب در فهـم مـتن ، در ادبيـات روايـي نيـز مغفـول نمانده است (روايات من خوطب )؛ چنان چه از نگاه برخي خاورشناسان بسيار پررنگ معرفي شـده است .
يا اين که ، تفسير مفهوم تحريف کتاب مقدس نيز بر اساس نوع انعکـاس ايـن کتـاب در قـرآن کريم ، رهاوردهاي جديد و متفاوتي از ديدگاه هـاي رايـج بـه دنبـال دارد (احمـدي، مسـأله شناسـي تحريف ، ١٣٩٣: ٧٣ به بعد) توجه به روايات از جهت انعکاسي از فهم آيات قرآن نيـز قابـل توجـه است .
اين در حالي است که گزارش هاي تاريخي در واقع نقل سيره معصوم و مصـداق حـديث است ؛ اما در رويکرد مشهور، به تاريخ به مثابه حديث مصطلح نگاه نمـيشـود و بـه عنـوان نمونـه کم تر از منابعي چون «سيره ابن هشام » يا «تاريخ يعقوبي» باعنوان منابع روايي ياد ميشود.