Abstract:
قرآن کریم همواره سرچشمه الهام هنری و آفرینشهای ادبی عربیسرایان است. در یک نگاه کلی، تاثیرپذیری از این کتاب آسمانی دو لایه دارد: فکری و زبانی. روش بینامتنی یکی از شیوههای مناسب برای رصد این تاثیر زبانی و فکری است. بر پایه این روش، هیچ اثر بشری خودبسنده نیست، بلکه باید آن را امتداد آثار پیشین دید. متنها و پدیدآورندگان آنها، در داد و ستد فکری و زبانی با یکدیگرند. هدف این نوشتار توصیفی تحلیلی، آشنایی با دیدگاههای شاعر نامدار شیعی کمیت بن زید اسدی (م. 126 ق.) درباره رخدادهای جامعه اسلامی و تحلیل قرآنی آنهاست. از این رو به بررسی بینامتنیت مفهوم و پیشینه آن در ادبیات عربی و نیز گونههای آن اشاره شده است و پس از معرفی مختصر القصائد الهاشمیات، جلوههای بینامتنیت مستقیم و غیر مستقیم در نمونههای شعری کمیت بررسی و تحلیل شدهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دو گونه بینامتنیت قرآنی مستقیم و غیر مستقیم در القصائد الهاشمیات دیده میشود. شاعر، هم از ساختارها و ترکیبهای قرآنی بهره جسته و هم از گفتمان و جهانبینی قرآن. کمیت در پرتو قرآن به مثابه یک شاعر متعهد و مکتبی و به انگیزه نشر و پاسداری از تفکر شیعی با تمرکز روی موضوعاتی همچون: امامت، ولایت، یادآور شدن فضایل خاندان عصمت و طهارت ، شفاعت و نیز افشاگری انحرافهای حاکمان وقت، رسالت خویش را با همسانسازی کردار آنان با مظاهر استبداد در قرآن به انجام رسانیده است.
he Holy Quran has always been the source of artistic inspiration
and literary creations of Arabs. In summary, the impact of this
heavenly book has two layers: intellectual, and linguistic. The
intertextual approach is one of the appropriate ways to observe this
linguistic and intellectual influence. According to this method, no
human work is self-sufficient, but it must be seen alongside previous
works. The texts and their creators are in intellectual and linguistic
exchange. The purpose of this descriptive-analytical paper is to get
acquainted with the views of the renowned Shi'ite poet Kumait-Ibn-
Zaid Asadi (d. 126 AH) on the events of Islamic society and their
Qur'anic analysis. Hence, the intertextuality of the concept and its
background in Arabic literature and its varieties is mentioned. And
after a brief introduction of al-Qas'id-al-Hashemiyat, the effects of
direct and indirect intertextuality have been studied and analyzed in
Kumait’s poetic samples. The findings of this study show that there
are two types of direct and indirect Qur'anic intertextuality in
al-Qas'id-al-Hashemiyat. The poet has taken advantage of both the
Qur'anic structures and compositions and discourse and worldview of
Qur'an as well. Kumait in the light of the Qur'an as a committed and
educated poet and motivated to promote Shiite thought, focusing on
such topics as Imamate, guardianship, remembrance of the virtues of
the Prophet’s household, intercession, and exposing the deviations of
the rulers of the time, He has fulfilled his mission by matching their
actions with the manifestations of despotism in the Qur'an.
Machine summary:
از جنبههای اهمیت شعر کمیت آن است که او با لحنی استدلالی، سعی در اقناع خصم و تبیین حقانیت خود دارد؛ چنان که در ضمن بائیه معروفش خطاب به منکران شأن خاندان پیامبر( و کسانی که از دیدن حقایق ناتواناند، میگوید: فقـل للـذی فـی ظـل عمیـاء جونـة یری الجور عدلا أین لا أین تذهب (ابن ابراهیم القیسی، 1986: 49) لحن استدلالی او که با اسلوب انشایی و تکرار توأمان گشته است، تأثیر شعر را دوچندان میسازد و تناقض فکری طرف مقابل را آشکار مینماید.
شاعر در همین معنا نیز چنین سروده است: وجدنـا لکـم فـــی آل حامیــم آیــة تأولهــــا منــــا تقـــــی ومعـــــرب وفــی غیــرها آیـــا وآیـــا تتابعـــت لکم نصب فیها لذی الشک منصب (ابن ابراهیم القیسی، 1986: 55 ـ56) یکی از جنبههای بارز شعر مکتبی کمیت، نشر فضایل معصومان( است؛ آن هم در شرایطی که حاکمان وقت در کتمان این فضایل از هیچ کوششی فروگذار نمینمودند.
به بیان دیگر، این احتجاج و استدلال نشان از وضوح و کثرت فضایل اهل بیت( در قرآن کریم دارد: بـــأی کتـــاب أم بأیـــة سنـــة تری حبهم عارا علی وتحسب (ابن ابراهیم القیسی، 1986: 49) عموما در درازنای تاریخ همواره مخالفان اهل بیت از شیعیان خواستهاند برای مدعای خود و رد باورهای مخالفان دلیل اقامه کنند.
تعبیر دقیق «ضلا بتضلیل» گویای این امر است؛ چه اینکه در ادامه، خویشتن را فدای کسانی معرفی مینماید که هدایتگر و راستگفتارند و با این بیان به عرفهای اجتماعی و آداب و سنن مردم روزگار خود پشت پا میزند و نظام ارزشی جدیدی برای خود ارائه میدهد تا نشان دهد که صرفا یک منتقد نیست، بلکه از گفتمانی برخوردار است که تنها جانشین هم نیست، بلکه بر گفتمان پیشین برتری دارد.