Abstract:
در دستنویس M2 II از مجموعه متون تورفانی، برابر با قطعه ac در تقسیمبندی موضوعی مری بویس، به دو نیرو اشاره شده است: نیروی روشنی و نیروی تاریکی. آندرئاس و هنینگ در ترجمه و تفسیر این قطعه، نیروی روشنی را به دو بخش فعاله، که نجات خواهد یافت، و منفعله که تا ابد در ظلمت گرفتار خواهد ماند، تقسیم کردهاند. با آنکه محققان بعدی در ترجمه این قطعه متاثر از ایشان بودهاند، در خصوص نیروی روشنی فعال و منفعل یا سکوت کرده و یا به گونهای مبهم بدان اشاره کردهاند. ترجمههای پیشنهادی محققان در موارد متعددی به دلیل عدم رعایت نحو کلام، و نیز اعمال تغییراتی در تقسیمبندی موضوعی پاراگرافهای کاتب، مبهم است. در این مقاله نشان خواهیم داد که: مبحثی تحت عنوان نیروی روشنی فعاله و منفعله در کیش مانی وجود ندارد؛ محققان در تصحیح انتقادی متن توجهی به تقسیمبندی موضوعی کاتب نداشتهاند؛ ساختار نحوی کلام ساده و روان است و علت ابهام نحوی و معنایی متن را باید در نوع برداشت محققان جست.
In M2 II, a fragment of Manichaean Turfan texts, equivalent to the text “ac” according to the subject-matter partition created by Boyce, there are two powers named by Mani as “the Power of Light”, and “the Power of Darkness”. By giving some notes, Andreas and Henning interpreted the Power of Light as an active Power who will gain the eternal salvation, and a passive one that have to stay bogged down in Darkness forever. Though the scholar translations of the text are based on Andreas and Henning’s, they are either quiet about the Powers or some indefinite allusions are just mentioned by them. With making unnecessary changes to the scribe’s paragraphs on the one hand, and paying not much attention to the Parthian syntax rules on the other, the scholars who translated this text did suggest different translations which seem in some cases to be obscure. In this essay these items will be discussed: The idea of the active and passive Powers of Light is in the air; the scholars did not pay attention to the distinct topical divisions appeared in the scribe’s writing system; the scholar’s negative attitude to some syntactical structures is rather responsible for those obscurity.
Machine summary:
ب. بخشی از نور یا «نیروی روشنی» چنان با ظلمت مخلوط شده است که دیگر قابلجداسازی نیست (براساس نظر محققان، این بخش از نور هیچگاه خلاص نخواهد شد، اما بررسی ما در بخش سوم این مقاله (ش 4) مشخص خواهد کرد که محتویات این بند ربطی به گرفتاری ابدی نور و دیدگاه «ماسیه»4 ندارد).
2. 4 توضیحات بند دوم (برابر با پاراگراف «ب») آندرئاس و هنینگ، و بهپیرویاز ایشان دیگر محققان بند دوم این متن را مربوط به یکی از اصول عقاید مانویان یا اقلیتی از مانویان بهنام «ماسیه»، بنابر ضبط ابنندیم (ابوالقاسمی 1379: 22)، دانستهاند، اما براساس تفسیری که در این مقاله آمده است، نویسنده نشان خواهد داد که محتوای این بند ارتباطی به مسئلۀ ماسیه ندارد، تقسیمبندی محققان موردتردید است و ایشان ظاهراً براساس نوع تقسیمبندی خود رابطۀ نحوی اجزای کلام را طور دیگری تفسیر کردهاند و اشکالات ترجمۀ خود را بهنوعی از غامضنویسی یا خطای مؤلف دانستهاند.
از قرار معلوم، محققان با فرض اینکه بند دوم (بنابر تقسیمبندی آنان) مربوط به مسئلۀ باقیماندن ابدی بخشی از نور در ظلمت است، آن را از باقی متن (بند سوم) که ادامۀ مبحث قبلی، یعنی نیروی روشنی است، جدا کردهاند.
اما در این بند byd که مربوط به گرفتاری «نیروی روشنی» است، در مفهوم مطلق «تا ابدالآباد» بهکار نرفته است؛ اول اینکه براساس پاراگراف اول و دوم در تقسیمبندی کاتب انوار به بهشت نو رفتهاند (پاراگراف «الف»)، اما بخشی از آن گرفتار شده و به نجات خود به یاری هرمزدبغ و برادران امید دارد (پاراگراف «ب»).