Abstract:
رزمنامهی رستم و اشکبوس یک اثر برجسته در حوزهی ادبیات روایی و از بهترین نبردهای پهلوانی پردازش یافته در شاهنامه است. بسیاری از ویژگیهای آثار روایی در این نبرد دیده میشود. یکی از این ویژگیها گفتوگو یا دیالوگ است که از عناصر مهم و دشوار در متون روایی محسوب میشود. فردوسی این حماسهی کوتاه را بیشتر بر اساس گفتوگو بنا نهاده است. او با گفتمان تخاطبیِ طنزآلودی که بین قهرمان و ضد قهرمان رد و بدل میکند داستان را طوری پیش میبرد که ضمن تقویت پیرنگ و تعلیق در مخاطب، به آکسیون (عمل داستانی)، گرهافکنی، اوج، فرود و پایان ماجرا سوق پیدا کند. در این نوشتار بهرههای فردوسی از شگرد گفتوگو، همراه با نیمنگاهی به لحن و شخصیتپردازی، مورد بررسی قرار میگیرد تا هنر نمایشپردازی (دراماتیک) فردوسی بیشتر آشکار شود.
<span>The Battle of Rostam and Ashkboos is among the most prominent narrative literature and one of the best-written heroic battles of Shahnameh (The Book of Kings). Some features of narrative texts can be observed in this battle. Among such features is conversation or dialogue, one of the most important and difficult elements of narrative literature. Ferdowsi draws on this technique in this short epic. He unfolds the story through a humorous interaction and dialogue between the protagonist and the antagonist in a way that, while enriching the plot, develops the action, the suspense, the one-on-one battle, the climax, and the resolution</span><span>-</span><span>death of Ashknoos. Taking into consideration the character development and the tone of the narrative, this paper takes a look at how Ferdowsi has drawn on dialogue techniques to present this battle and tries to illustrate his dramatic artistry.</span>
Machine summary:
این نبرد به ویژه هنگامی که رستم اراده میکند با کمان اشکبوس را از پا در آورد، یکی از شاهکارهای حماسی فردوسی محسوب میشود.
مبنای روایت فردوسی برای نقل نبرد رستم و اشکبوس استفاده از هر دو شیوهی روایت است؛ در عین حالی که غلبه بر بیان روایت به گونهی گفتوگوی شخصیتها است.
این رزمنامه از آغاز یعنی زمانی که رستم وارد میدان میشود تا پایان که منجر به کشته شدن اشکبوس میگردد، کلاً سی و یک بیت است که نُه بیت آن به صورت گفتوگوی مستقیم دو شخصیت و رفتار کلامی آنان اجرا شده است.
اگر این رزمنامه به نمایش در بیاید، ارزشهای کار فردوسی در استفاده از شگردهایی چون به کارگیری کیفیت صدا، سرعت و حجم گفتوگوها، شیوهی صحبت کردن، گونه، لهجه، لحن، ریتم، زیر و بمی صدا، تکیهها و استرسهای کلام رستم و اشکبوس بهتر شناخته میشود.
» (یونسی، 1369، ص 216) در داستان رستم و اشکبوس نیز شخصیتپردازی به عهدهی گفتوگو نهاده شده است.
هرچند در آثار کلاسیک و حماسی نمیتوان به راحتی شخصیت قهرمانان را از راه شیوهی گفتوگویشان از همدیگر تشخیص داد زیرا همهی شخصیتها به یک نحو حرف میزنند و بیشتر مکالمات، انعکاس دهندهی سخنان راوی داستان است تا شخصیتها، اما این جا گفتوگوهای رستم و اشکبوس تا حدودی آن دو را معرفی میکند و موجب برجستگی شخصیتهای داستان میشود.
نقل داستان حماسی رستم و اشکبوس نیز بر محوریت دیالوگ مبتنی شده است.
در این مکالمهی کوتاه سهم رستم برای گفتوگو نسبت به اشکبوس بسیار بیشتر است.