Abstract:
جریان سنتگرایان ایدئولوژیک پس از انقلاب و از درون جدالهای فکری دههی هفتاد درباره مدرنیته، مفهومسازی الگوی توسعه و عملی کردن نظریههای بومی سربرآورد و زمینه برای طرح بیشتر مسئله تقابل سنت و مدرنیته فراهم شد. مهدی نصیری بهعنوان نماینده این جریان، نقش فعالی در این زمینه داشته است. بنابراین، با بررسی دیدگاههای او میتوان به بنمایههای گفتمان سنتگرایان ایدئولوژیک دست یافت. هدف این پژوهش، بررسی نوع نگاه نصیری بهعنوان نماینده جریان فکری سنتگرایان ایدئولوژیک به الگوی توسعه مدرن و پیامدهایی این رویکرد برای برنامههای توسعه و سیاستگذاری فرهنگی است. از اینرو، با روش مطالعه موردی میکوشد به این سوال پاسخ دهد که مهمترین مبانی سنتگرایان ایدئولوژیک در رابطه با توسعه مدرن چیست و این رویکرد چه پیامدهایی برای برنامههای توسعه و سیاستگذاری فرهنگی دارد؟ رویکرد سنتگرایان ایدئولوژیک بر مبنای نفی کلی توسعه مدرن، ردّ نوظهورها، جدال معرفتی با توسعه، استناد به توقیفی بودن و دفاع از ارزشهای سنتی و اسلامی بازنمایی شده است. در این گفتمان، توسعهخواهی بهشیوه غربی نه تنها محلی از اعراب ندارد بلکه توسعه بهشیوه اسلامی نیز جایگاهی ندارد؛ چون بنابر دیدگاههای سنتی نماینده این جریان، ماهیت توسعه، غربی است و با منطق اسلامی ناسازگار است. این دیدگاهها، موضع انفعالی را به پیش میکشد که باید به انتظار آیندهای نشست که نوسازی آن مبتنی بر بازگشت به سنت است. این گفتمان بهرغم تاکید بر ارزشهای مثبت، نظر بدیلی برای الگوی توسعه ارائه نداده و برای رویارویی با مشکلات فعلی سیاستگذاری فرهنگی کشور فاقد بنمایه ایجابی است که بتوان از آن بهرهبرداری عملی کرد.
Ideological traditionalism emerged during revolution aftermath era and from intellectual conflicts of 1970s on the modernism,conceptualization of development paradigm and fulfillment of the local theories. Mehdi Nasiri has played an active role as the proxy of this mainstream.Therefore, the fundamentals of ideological traditionalist discourse can be captured studying his viewpoints. This research aimed at studying Nasiri’s attitudes, as the proxy of ideological traditionalism, towards the modern development paradigm and its consequences for development plans and cultural policy. Thus, this research was performed through Case Study method tries answering this question: what is the most important ideological traditionalism basics related to the modern development and what consequences will be resulted from this approach for the development plan and cultural policy? The approach of ideological traditionalists has been represented based on the generally negating the modern development,Rejection of newly emergent, epistemic controversy with development,citing restrain and defending traditional and Islamic values. In this course, neither the western style development nor the Islamic style development has followers because as the traditional views of this mainstream proxy imply the nature of development is western which is in contradictory with Islamic logic. These viewpoints invoke the passive position where a future must be expected reconstruction of which is based on the returning to the tradition. Regardless of emphasizing the positive values, this discourse has not provided an alternative view for the development paradigm and lacks positive fundamentals to use practically to cope with the current problems in the cultural policy.
Machine summary:
بنابراين تفکيک نظر و عمل ، چالش ها و سوالاتي را در ذهن ايجاد ميکند؛ از جمله اينکه سنت گرايان به لحاظ نظري، مخالفت اسلام با توسعه مدرن را بازگو کرده اند، اما مگر اسلام ، عمل به باورها را توصيه نکرده است و مگر اولويت براي دين اسلام ، عمل نيست ؟ آيا دوگانگي بين نظر و عمل به نتيجه مطلوبي خواهد رسيد؟ تا چقدر انسان به لحاظ باور ميتواند در برابر توسعه و فناوري که هر روز ابعاد آن گسترده تر ميشود و توانايي جلوگيري از آن را ندارد، دوام بياورد؟ آيا اين روندهاي واقعي و عيني، باورها و حقيقت ها را تحت سيطره خود در نميآورد؟ آيا باورهايي که به سادگي تحت تاثير و مغلوب واقعيت هاي جامعه قرار ميگيرند، باورهاي درست و نابي هستند؟ اگر قرار است طبق واقعيات جامعه عمل کرد چه اصراري بر متفاوت بودن باورهاست ؟ کساني که به گوشه اي دور از فضاهاي مدرنيته عزلت گزيده اند؛ مانند اهل توقف و تجددگريز ساکن در طالقان يا اينکه در اجتماعات مدرنيته هستند ولي ابزار و آلات مدرن را در زندگي رها کرده و استفاده نميکنند، گوياي امکان پذيري همسويي باور با عمل نميتواند باشد؟ گرچه دلايل نصيري بر پافشاري بر ديدگاه خود، به لحاظ نظري قانع کننده باشد اما تبيين هاي وي براي چالش ها و سوالات مطرح شده بالا و در حوزه عمل ، پاسخي جامع و مانع نخواهد بود و از سرگرداني و پيچيدگي آن نکاسته است .