Abstract:
یکی از معضلات عمده جهانی درحال حاضر مسئله سوء مصرف مواد است. اعتیاد عامل بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی و نابسامانیهای خانوادگی و فردی است. هدف مقاله حاضر ضمن مطالعه و بررسی وضعیت سوء مصرف مواد مخدر و عوامل موثر بر آن، براین است تا بر اساس الگوی نظری - تحلیلی، نقش حاشیهنشینی را به عنوان عامل اساسی در بوجود آوردن این مسئله مورد ارزیابی قرارد دهد. روش تحقیق پیمایش و اسنادی بوده و اطلاعات لازم با استفاده از تکنیکهای فیش برداری و پرسشنامه روی نمونه مورد مطالعه208 نفر از افراد ساکن شهرک گلستان اسلام شهر که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی دو مرحلهای انتخاب شده بودند، جمعآوری شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو بخش آمار توصیفی و اسنباطی با توجه به آمارههای متناسب ناپارامتریک(اسپرمن و من وایت نی) صورت پذیرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که بین پایگاه افراد، میزان ارتباط افراد با کجروها و پذیرش قومی با میزان سوء مصرف مواد مخدر رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین تفاوت معنیداری در میزان آنومی، سوء مصرف مواد و میزان ارتباط با کجروها، بین دو گروه حاشیهنشینان و غیرحاشیهنشینان وجود دارد. نتایج مطالعه نشان میدهد افراد پس از مهاجرت به حاشیهکلان شهر تهران و سکونت در شهرکی مثل گلستان (اسلام شهر) اقوام خود را از زادگاه خود دعوت به مهاجرت مینمایند و با توجه به اینکه قوم گرایی در این مناطق با این روند افزایش مییابد، یکی از موثرترین عوامل بر گسترش گرایش افراد به سوء مصرف مواد مخدر شناخته میشود.
Machine summary:
نتايج مطالعه نشان مي دهد افراد پس از مهاجرت به حاشيه کلان شهر تهران و سکونت در شهرکي مثل گلستان (اسلام شهر) اقوام خود را از زادگاه خود دعوت به مهاجرت مي نمايند و با توجه به اينکه قوم گرايي در اين مناطق با اين روند افزايش مي يابد، يکي از موثرترين عوامل بر گسترش گرايش افراد به سوء مصرف مواد مخدر شناخته مي شود.
اصطلاح حاشيه نشيني در کشورهاي درحال توسعه به محلات فقير نشين اطلاق مي شود که در اطراف شهرهاي بزرگ به وجود آمده و ساکنين اين مناطق به علل گو ناگون نتوانسته اند جذب نظام اقتصادي – اجتماعي شهر شده تا از امکانات و خدمات شهري استفاده نمايند.
در مورد گسترش مهاجرت ها و حاشيه نشيني در ايران و رابطه آن با آسيب هاي اجتماعي مي توان چنين گفت : با توجه به مطالب پيشين به اين نتيجه مي رسيم که توسعه در کشورهاي جهان سوم توسعه اي برون زا و تحميلي و در راستاي رفع نيازهاي سرمايه گذاري تنظيم شده است .
باتوجه به ديدگاه محققيني که تحقيقاتي انجام داده اند بايد پذيرفت که ميان محل سکونت و جرم رابطه معني داري وجود دارد و محله هاي حاشيه نشين به عنوان مناطق محروم را با توجه به موقعيت اقتصادي ، جغرافيايي و ترکيبي جمعيتي که در خود جاي داده پاره فرهنگي به وجود مي آورد که مي تواند در تحقق جرم و اشاعه مجرميت تاثير عمده داشته باشد.