Abstract:
در خصال صدوق روایتی به امام صادق نسبت داده شده که درون مایۀ آن نفی برخی از خصلتها همچون جنون، جذام، برص، ابنه و... از شیعیان است حال آنکه برخی از این ویژگیها در شیعیان وجود دارد و مشاهدۀ اینگونه احادیث باعث ایجاد یاس و ناامیدی این قشر از شیعیان و شبهه پراکنی دشمنان اسلام و شیعیان شده است، واکاوی سندی این حدیث بیانگر مخدوش بودن آن است، دو نفر از راویان حدیث ضعیف میباشد و صحابی معصوم نیز از سند حذف شده و شرط اتصال سند در آن محقق نیست همچنین بررسی متنی حدیث در قالب تحلیل واژگان حدیث حاکی از معنایی متفاوت از فهم رایج آن است بعلاوه این حدیث با دستهای از روایات متعارض بوده و با قرآن و عقل نیز سازگاری ندارد.
Machine summary:
barati١ زيرا خداوند متعال خود درآيـات قـرآن کـريم بـه پيـروي از سـنت دعـوت کـرده و مي فرمايد: ﴿يا أيها الذين آمنـوا أطيعـوا اللـه و أطيعـوا الرسـول و أولـي الأمـر مـنکم ﴾ (نسـاء/۵۹)، اما لازمۀ پيروي از سنت ، شناخت درست و اصولي آن است ، چرا که بخشي از روايات معصومين ع در گذر تاريخ دستخوش تغيير و تحريف و جعل شده است و تشخيص سره از ناسره را با مشـکل مواجـه کـرده اسـت بـه گونـه اي کـه برخـي از ايـن احاديث دستاويزي براي دشمنان و شبهه پراکني آنان بر عليه اسـلام شـده وگـاه باعـث ايجاد يأس و نااميدي در برخي ازمسلمانان و شيعيان گشته است ١ يکي از ايـن احاديـث روايتي است کـه در خصـال صـدوق بـه امـام صـادق ع نسـبت داده شـده کـه ايشـان فرموده اند: «إن الله عزوجل أعفي شيعتنا من ست خصال من الج نون و الجذام و البرص و الأبنة و أن يولد له من زنًا و أن يسأل الناس بکفه ».
ممکن است در حديث مورد بحث نيز مقصود از خصلت ، معناي اول يعني ويژگي باشد که مؤاخذه اي براي متصف به آن نيست چرا کـه ويژگي هـاي مـذکور بخصـوص بيماري ها ويژگي هاي غيـر اختيـاري هسـتند و اگـر «اعفـي » را بـه معنـاي «تبرئـه و يـا گذشت » بگيريم اين معنا صحيح خواهد بود.