Abstract:
نظریات فمینیستی بهویژه نظریه اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار، نهتنها در جوامع غربی، که در جامعه ما نیز تاثیرگذار بوده است. تعریف دوبووار از زن که «زن زاده نمیشود؛ زن میشود»، در حکم بیانیهای است که موضع کلی هستیشناختی فمینیستها را پیرامون زنان بیان میکند. در این تعریف، وی ماهیت و چیستی زن را ساختگی و محصول جامعه میداند و زنانگی را امری تاریخی و فرهنگی تلقی میکند، نه برآمده از سرشتی الهی. این تعریف از زن با مبانی و آموزههای دینی و فرهنگی ما تضادهای فراوانی دارد که مورد غفلت واقع شده است. این مقاله بر آن است تا با پاسخ به این پرسش که «ماهیت و چیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیسمی سیمون دوبووار چیست؟» نقد و بررسی آن را از دیدگاه اسلامی مورد نظر قرار دهد. بر حسب یافتههای تحقیق دوبووار با انکار وجود طبیعت و سرشتی ثابت برای زنان، نقشهای مربوط به طبیعت و بیولوژی زن همچون مادری و همسری را ساختگی، فرهنگی و تاریخی میداند. درحالیکه ادله او برای ساختگی و جعلی بودن نقشهای زنانه کافی نیست، وجود این تفاوتها در طول قرنها خود نشانی از سرشت ثابت در انسانهاست. این تحقیق، پژوهشی است ژرفانگر که با روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی و به شیوه اسنادی صورت گرفته است.
Feminist theories, especially the existentialist theory of Simon de Beauvoir, not only has left a great impact on Western societies, has also affected the Iranian society. De Beauvoir’s definition of woman as “One is not born, but rather becomes, a woman” is a statement that expresses the ontological position of feminists with regard to women. In this definition, she views the nature of woman and femininity as a social product and a historical and cultural thing, not a divine one. This kind of approach to women has many contradictions with Islamic and cultural foundations which will be discussed below from the Islamic point of view. The findings show that, while denying the constant nature of women, de Beauvoir has considered the natural and biological role of woman, such as motherhood and marriage, as an artificial, cultural, and historical issues. However, the existence of these natural and biological differences over the centuries proves a constant nature for human being which itself is an evidence against her claim.
Machine summary:
کتابهای دیگری همچون نویسندگان قرن بیستم، اثر ان مکلینتاک، که بیشتر به زندگینامة دوبووار پرداخته و آثار وی را به لحاظ ادبی بررسی نموده است؛ کتاب معرفتشناسی فمینیسم، از دیدگاه لیندا مارتین آلکوف، اثر مریم روایی؛ کتاب فمینیسم نوشتة جین فریدمن؛ کتاب زنان در روزگارشان، از مارلین لِگیت و کتابها و مقالات دیگری که در این زمینه موجودند و هر يک به توصیفی از نظریه سیمون دوبووار پرداختهاند؛ اما همانطورکه گفته شد، به ماهیت و چیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیسمی سیمون دوبووار نپرداخته و مورد نقد و بررسی قرار ندادهاند.
از نظر دوبووار، هیچ انسانی زن یا مرد متولد نمیشود، بلکه این جامعه است که هویت زنانه یا مردانه را ایجاد میکند.
ماهیت و چیستی زن این جمله معروف سیمون دوبووار که «زن زاده نمیشود، به صورت زن درمیآید» (دوبووار، 1382، ج 2، ص 13)، در حکم بیانیهای است که موضع کلی هستیشناختی فمینیستی را پیرامون زنان معرفی میکند.
وی معتقد بود كه جنس مربوط به تفاوتهای زیستشناختی میان زن و مرد است و جنسیت، محصولی فرهنگی ـ تاریخی است كه به نقشهای اجتماعی نظر دارد.
او تفاوتهای فراوان فیزیولوژیکی زن و مرد را میپذیرد، اما زنانگی یا مردانگی و به عبارت دیگر، نقشهای زنانه و مردانه را ساختگی و جعلی دانسته و معتقد است: این تفاوتها ثانوی است؛ بدینمعنا که برساختی، تاریخی و فرهنگیاند.
او معتقد بود: هیچ انسانی زن یا مرد متولد نمیشود، بلکه این جامعه است که هویت زنانه یا مردانه را ایجاد میکند (معصومی، 1387، ص 40).