Abstract:
جابهجاییهای انسانی در اثر وقوع رخدادهای اقلیمی موجب چالشهای اساسی در حقوق بینالملل شده است. از یک سو، قواعد سنتی موجود امکان چارهجویی همهجانبه در این زمینه را ندارند و از سوی دیگر، چگونگی چارهاندیشی در خصوص این پدیده و حمایت از افراد آسیبپذیر بیش از پیش بر شکاف بین دیدگاههای کشورهای در حال توسعه و برخی کشورهای پیشرفتۀ صنعتی افزوده است. مقالۀ حاضر مهمترین تحولات در خصوص جابهجاییهای اقلیمی در نظام بینالمللی تغییر اقلیم از جمله دو رویکرد زیان و خسارت و مسئولیت بینالمللی را بررسی و ارزیابی میکند که کشورهای در حال توسعه تا چه حد در برآورده کردن خواستۀ اصلی خود یعنی ایدۀ جبران خسارت در چارچوب کنوانسیون تغییر اقلیم موفق عمل کردهاند. واقعیت آن است که پیچیدگی پدیدۀ تغییر اقلیم سبب شده است که هر یک از سازوکارهای زیان و خسارت و رهیافت مسئولیت بینالمللی با دشواریهای فراوان روبهرو باشند. در عین حال تحولات ایجادشده با آنکه در مرحلۀ آغازین قرار دارد، میتوان آن را گامی بهسوی حمایت مؤثر از مهاجران اقلیمی شمرد.
Human relocation as the result of climate events is not a new incident. However, the human involvement in climate change, widespread character and various types of climate migration in the contemporary world have med the issue an unprecedented phenomenon causing major challenges to international law such that the existing international rules are not able to provide an all-in-one solution. On the other hand, the way this issue should be addressed has widened the gaps between the positions of developing countries and the views of some industrial countries. The present paper aims to discuss the major developments as to climate migration in the international climate change regime, and assess to what extent the developing countries have been successful in adding their views, particularly the idea of compensation, to the framework of the Climate Change Convention.
Machine summary:
مقالۀ حاضر مهم ترين تحولات در خصوص جابه جاييهاي اقليمي در نظام بين المللي تغيير اقليم از جمله دو رويکرد زيـان و خسـارت و مسـئوليت بـين المللـي را بررسي و ارزيابي ميکند که کشورهاي در حال توسعه تا چه حد در برآورده کردن خواستۀ اصلي خود يعني ايدة جبران خسارت در چارچوب کنوانسيون تغيير اقليم موفق عمل کرده اند.
بند پاياني نيز بـه ديـدگاه اصـلي کشـورهاي در حـال توسـعه مبنـي بـر مسئوليت بين المللي برخي دولت ها در قبال آسيب هاي وارده به مهاجران اقليمي اختصاص دارد و چالش هاي پيش روي اين دسـته از کشـورها در گنجانـدن مقولـۀ مسـئوليت بـين المللـي در چارچوب نظام بين المللي تغيير اقليم و کاستيهاي اين ايده را ارزيابي ميکند.
جايگاه جابه جاييهاي انساني در چارچوب کنوانسيون تغيير اقليم به رغم آنکه در نخستين گزارش هيأت بين دولتـي تغييـر اقلـيم مسـئلۀ جابـه جـاييهـاي اقليمـي به عنوان يکي از مهم ترين پيامدهاي تغيير اقليم معرفي شده بود، ايـن موضـوع در دسـتور مـذاکرة اعضاي کنفرانس ريو قرار نگرفت و پس از آن تا پايان کنفرانس اعضاي کنوانسيون تغييـر اقلـيم در بالي (٢٠٠٧) اين مسئله در کنفرانس ها و کارگروه هـاي رسـمي ايجادشـده در نتيجـۀ کنوانسـيون تغيير اقليم مسکوت بود (٢٠٠٧ ,Bali Action Plan).
بدين سبب ، کميته با ديدگاهي گسترده «مهاجرت »، «آوارگي» و «جابه جايي» را در دستور کار خود گنجانده است ، بدون آنکـه تمايزي ميان هيچ يک از اين واژگان از حيث دريافت حمايت هاي بالقوه قائـل شـود ( Report of the Executive Committee of the Warsaw International Mechanism for Loss and ١١ :٢٠١٥ ,Damage Associated with Climate Change Impacts).