Abstract:
نگرش ارسطو به نفس و بدن بر دیدگاه او دربارة اجسام، یعنی ماده و صورت مبتنی است،
اما حرکت، تغذیه، تخیل و تعقل را که انواع حیات هستند از اعمال نفس بر می شمرد تا
تفاوت آن را با دیگر صورتها بیان کند.
نگاه متفاوت ابن سینا به مسأله مادی یا مادی نبودن نفس و نسبت آن با جسم، بقا یا
فنای نفس پس از بدن، به ضمیمة نوآوریهای او در مباحثی چون اثبات وجود نفس، ماهیت
ذهن، ادراکات حسی، حس باطن، قوای عقلی، تعامل نفس و بدن، نسبت عقل فعال با عقل
انسانی، مسائل فراوان علم نبوات و رابطة آنها با ماهیت و کارکرد نفس و دهها
مسئله دیگر، باعث شد تا او نفسشناسی را جدا از مجموعه علوم طبیعیات به طور مستقل
مطالعه کند و در حقیقت، علم النفس را از نو، برپایههای متفاوت با دیدگاه ارسطو،
بنیان نهد و تدوین نماید.
Machine summary:
"نگاه متفاوت ابن سینا به مسأله مادی یا مادی نبودن نفس و نسبت آن با جسم، بقا یا فنای نفس پس از بدن، به ضمیمة نوآوریهای او در مباحثی چون اثبات وجود نفس، ماهیت ذهن، ادراکات حسی، حس باطن، قوای عقلی، تعامل نفس و بدن، نسبت عقل فعال با عقل انسانی، مسائل فراوان علم نبوات و رابطة آنها با ماهیت و کارکرد نفس و دهها مسئله دیگر، باعث شد تا او نفسشناسی را جدا از مجموعه علوم طبیعیات به طور مستقل مطالعه کند و در حقیقت، علم النفس را از نو، برپایههای متفاوت با دیدگاه ارسطو، بنیان نهد و تدوین نماید.
( ارسطو: 1369،1(پاورقی مترجم)) اما ابن سینا در ابتدای فن ششم طبیعیات میگوید: وقتی ما شناختیم که نفس کمال است، با آن تعریفی که به طور مفصل دربارة کمال گفتیم، آنگاه ماهیت نفس را هنوز نشناخته ایم، بلکه نفس بودن نفس را شناختهایم؛ زیرا نام نفس نه از جهت جوهریتش بلکه از آن نظر که مدبر بدن است و با آن مقایسه میشود، بر نفس اطلاق میشود و به همین دلیل است که در تعریف نفس، بدن وارد میشود ...
( ارسطو: 1369،1(پاورقی مترجم)) اما ابن سینا در ابتدای فن ششم طبیعیات میگوید: وقتی ما شناختیم که نفس کمال است، با آن تعریفی که به طور مفصل دربارة کمال گفتیم، آنگاه ماهیت نفس را هنوز نشناخته ایم، بلکه نفس بودن نفس را شناختهایم؛ زیرا نام نفس نه از جهت جوهریتش بلکه از آن نظر که مدبر بدن است و با آن مقایسه میشود، بر نفس اطلاق میشود و به همین دلیل است که در تعریف نفس، بدن وارد میشود ..."