Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت بیگانگی تحصیلی و رابطه آن با ادراک شایستگی در دانشجویان بود. این پژوهش کاربردی و توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه، با حجم ۱۳۴۳۹ بودند که با استفاده از فرمول کوکران ۳۷۳ نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شدند که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای بر روی نمونه آماری اجرا شد. ابزار به کار رفته در پژوهش حاضر عبارتند از پرسشنامه بیگانگی تحصیلی دیلون و گروات (۱۹۷۶) و ادراک شایستگی ویلیام دسی و رایان (۲۰۰۰). جهت آزمون فرضیه های تحقیق از آزمونهای تحقیق واریانس (تحلیل مانوا)، آزمون تی و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بیگانگی تحصیلی و ادراک شایستگی در بین دانشجویان تفاوتی نداشت و همچنین در رابطه بین ابعاد بیگانگی تحصیلی (احساس انزوا، بی هنجاری و ناتوانی) به صورت منفی معنی دار و در سطح ۰/۹۵ با ادراک شایستگی بین دانشجویان همبستگی مشاهده شد که با توجه به نتیجه بدست آمده پیشنهاداتی ارایه گردید.
The purpose of this study was to investigate the status of academic alienation and its relationship with students' perceptions of competence. This was a descriptive correlational study. The statistical population of this study consisted of all the students of Islamic Azad University of Urmia Branch, with a volume of 13439, which were determined by using Cochran formula, 373 students who were selected by stratified random sampling method. The tools used in the present study are the Dillon & Grovet Academic Alienation Questionnaire (1976) and the competence of William Dessie and Ryan (2000). Analysis of variance (MANOVA), t-test and Pearson correlation were used to test the research hypotheses. The results showed that academic alienation and perception of competence were not significantly different among students and also there was a significant negative relationship between the dimensions of academic alienation (feeling of isolation, anomaly and disability) at the level of 0.95 with competency perception among students. Based on the results, some suggestions were made.
Machine summary:
بیگانگی تحصیلی، ادراک شایستگی، دانشجویان فصلنامه راهبردهای نو در روانشناسی و علوم تربیتی، دوره دوم، شماره پنجم، بهار 1399 مقدمه همواره برای تلنگر روحی و روانی جهت باور خودباورهای درونی نقش اساسی را دارند تا محرکی برای فرد باشند، ﯾﮑﯽ از مؤلفههای ﺧﻮدﭘﻨﺪاﺷﺖ، ادراك ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﯽ اﺳﺖ (نینوت، بیلارد و دلیگنرز، 2011) که ﺑﻪ ﻓﺮاﯾﻨﺪ آﮔﺎه ﺷﺪن ﻓﺮد از ویژگیهای ﺧﻮﯾﺶ، ﻧﻮع رواﺑﻂ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان، ﺑﺎزﺧﻮرد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﯾﺪادﻫﺎ، ظرفیتها و تواناییهای ﺧﻮد اﺷﺎره دارد و ﺑﺮ حوزههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ اﺳﺖ.
در این میان، ادراک شایستگی را نمیتوان با بیگانگی تحصیلی مرتبط ندانست چرا که ﺑﯿﮕﺎﻧﮕﯽ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺟﺪاﯾﯽ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﯾﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ از جنبههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺴﺘﺮ آﻣﻮزﺷﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺗﺤﺼﯿﻞ و ﯾﺎدﮔﯿﺮي، ﻓﻀﺎي داﻧﺸﮕﺎه، اﺳﺘﺎدان، داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن دﯾﮕﺮ و اﺣﺴﺎس ﺟﺪاﯾﯽ از ﺗﻮﻟﯿﺪات علمیشان و در یککلام، اﻧﺴﺎن داﻧﺸﮕﺎﻫﯽ ﻣﻄﻠﻮب اﺷﺎره دارد و در ادبیات ادراک شایستی نیز قابلیتها و تواناییهایی فرد در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﮐﻨﺘﺮل ﻣﺤﯿﻂ مدنظر گرفته میشود که اگر فرد از قابلیتهای خود اطلاع یابد و آنها را درک کند، ازخودبیگانگی تحصیلی جلوگیری میکند (همتی و پیرنیا، 1395).
در تبیین نتیجه یافته این فرضیه بیان میشود که ازخودبیگانگی در کل ﺑﺤﺮاﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ اﻧﺰوا از ﯾﮏ ﮔﺮوه ﯾﺎ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ اشاره دارد ﮐﻪ اﻧﺘﻈﺎر میرود ﻓﺮد در ﺣﺎﻟﺖ ﻋﺎدي ﺑﺎ آن ﮔﺮوه اﺣﺴﺎس ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﻧﻤﻮده ﯾﺎ ﺑﺎ آن ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ درﮔﯿﺮ میشود و خود را در ﻗﺎﻟﺐ رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﻣﺨﺮﺑﯽ از ﻗﺒﯿﻞ ﻋﻀﻮﯾﺖ در گروههای خلافکار، ﺧﺸﻮﻧﺖ، ﺧﺮابﮐﺎري ﯾﺎ وﻟﮕﺮدي، ﻏﯿﺒﺖ از ﻣﺪرﺳﻪ و ﻣﺪرﺳﻪ ﮔﺮﯾﺰي و ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﻣﻨﺤﺮف ﻧﺸﺎن میدهد که بیهنجاری، انزوای اجتماعی و احساس ناتوانی را در برمیگیرد و این عوامل میتواند در هر شرایطی برای افراد در هر جنسیتی که باشند اتفاق بیافتند و عواملی در پیشینه این فرایند باشد که موجب بیگانگی تحصیلی در فرد گردد و عملکرد تحصیلی او را تحت تأثیر قرار دهد.
Keywords:
دانشجویان
،
ادراک شایستگی
،
بیگانگی تحصیلی
Academic Alienation
،
Students.
،
competence perception