Abstract:
انقلاب اسلامی ایران متأثر از عقلانیت اسلامِ شیعی، در پیشبرد اهداف کلان خود، تمدن نوین اسلامی، با چالشهایی مواجه است. چالشهای فکری و به تعبیری «عقلانیت»، بنیادیترین چالش ضد یک نظام فکری است. به نظر میرسد عقلانیت سکولار، بنیادیترین چالش پیشروی عقلانیت اسلام تمدنگرا، در زمینه و زمانه جمهوری اسلامی است. دراینراستا، این نوشتار با کاربست روش کیفی از نوع هرمنوتیک متنگرا درصدد پاسخ به این سؤال است: «لایههای فکری و نمودهای اجتماعی چالش سکولاریسم با اسلام تمدنگرا» چیست؟ یافتههای تحقیق بر این نکته تأکید دارد که ریشه این چالش در مسئله معرفت دینی است. تمایز دوگانه در امر شناخت، منجر به دلالتها و تجویزهای سیاسی- اجتماعی مختلفی در اصول و روند حکمرانی در دوره جمهوری اسلامی گردیده است. امکان یا امتناع علوم انسانی اسلامی، دینی یا عرفی اداره کردن جامعه، تاریخی بودن یا رسالت تمدنی قائل شدن برای انقلاب اسلامی، ذاتی یا عرضی بودن هنجارهای اسلام سیاسی، نظیر استکبارستیزی، از مهمترین نمودهای اجتماعی این چالش است. اقناع فکری و اتقان نظری، لازمه فائق آمدن بر چالش سکولاریسم است که در این نوشتار اجمالاً ازنظر اسلام تمدنگرا به آن پرداخته شده است.
Influenced by the rationality of Shiite Islam, the Islamic Revolution of Iran faces challenges in advancing its grand goals - the new Islamic civilization.Intellectual challenges, in other words, "rationality", are the most fundamental challenge to an intellectual system. Secular rationality seems to be the most fundamental challenge to the advancement of Islamic rationality in the context of the Islamic Republic. In this regard, this article seeks to answer this question with a text-oriented hermeneutic method: "What are the intellectual layers and social signs of the challenge of secularism to civilizational Islam?" The research findings emphasize that the root of the challenge lies in the issue of religious knowledge. The dual distinction in epistemology has led to various political-social implications and distinctions in the principles and process of governance during the Islamic Republic. Possibility or refusal of Islamic humanities, Religious or customary governing society, Religious or customary administration of society, historical or mission of civilization for the Islamic Revolution, The intrinsic or transversal nature of the norms of political Islam - such as anti-arrogance - is one of the most important social manifestations of this challenge. Intellectual persuasion and theoretical persuasion are necessary to overcome the challenge of secularism, which is briefly discussed in this article from the perspective of civilizational Islam.
Machine summary:
به نظر ميرسد بتوان مهم ترين و چالشيترين بحران پيش روي جمهوري اسلامي را ازلحاظ ساحت فکري و عملي 31 «سکولاريسم » دانست ؛ ازاين رو، سؤال اصلي اين مقاله چنين است : «لايه هاي فکري و نمودهاي اجتماعي چالش سکولاريسم با اسلام تمدن گرا چيست ؟».
در اين راستا، تمرکز نويسندگان بر آراء و ديدگاه هاي امام خميني(ره )، آيت الله جوادي املي و مقام معظم رهبري (دام ظله ) به عنوان نمايندگان فکري اسلام تمدن گرا و ديدگاه هاي عبدالکريم سروش و مجتهد شبستري به عنوان نماينده فکري اسلام سکولار است .
آثاري که به نقد مسئله سکولاريسم در ديدگاه امام خميني(ره ) پرداخته شده است ؛ براي مثال ، عيوضي و احمدوند (١٣٨٨) در مقاله اي با عنوان «ديدگاه حضرت امام خميني(ره ) درباره مباني سکولاريسم » و يا ذبيح زاده (١٣٩٢) در مقاله اي با عنوان «امام خميني(ره ) و اتخاذ رويکرد کلامي در به چالش کشيدن گفتمان سياسي سکولار» ازجمله اين آثار هستند.
در ديدگاه حداکثري، دين حق در همه عرصه ها و لايه هاي زندگي فردي و اجتماعي انسان حضور، نفوذ و برنامه دارد (ذوعلم ، ١٣٩٠، ص ٦١)؛ بااين حال ، امام خميني(ره ) در مورد جامعيت اسلام ميفرمايند: «اسلام براي انسان پيش از آنکه نطفه اش منعقد شود تا پس از آن که به گور ميرود، قانون وضع کرده است .
سرپرست سادات ، ١٣٩٧)؛ ازاين رو، ميتوان چالش فکري گفتمان انقلاب اسلامي را که بر اساس عقلانيت اسلام تمدن گرا استوار است ، با عقلانيت هاي سکولار دانست که در زمينه و زمانه جمهوري اسلامي فعال هستند.