Abstract:
نمازجمعه ازجمله فرائضی بود که با رسمیت یافتن مذهب تشیع بوسیله صفویان به تدریج و به خاطر برخی ملاحظات سیاسی و مذهبی برای نخستینبار در سطح کلان در ایران برگزار شد. این ملاحظات ناشی از طعنههای مذهبی عثمانیها و تلاش علما و دولت صفوی برای یکدست سازی عقاید مردم و ایجاد حس همبستگی بود. مباحثهها و رسالههایی در دفاع و چگونگی برگزاری نمازجمعه با صدور فتاوی وجوب تخییری یا تعیینی و عدم برگزاری آن با فتوای حرمت در غیاب امام زمان# نگاشته شد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی نقش و علل موافقت و مخالفت شاهان و علما با برگزاری نمازجمعه میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مقدمات برگزاری نمازجمعه از دهه نخست سلطنت شاه اسماعیل حین فتح برخی شهرها فراهم گردیده و بعداً در زمان شاهطهماسب با قدرتیابی علمای جبل عامل و صدور فتاوی و سپس ایجاد منصب شیخالاسلام و نصب ائمه جمعه ضمانت اجرایی یافته است.
Machine summary:
تنها در برخي مقالات همچون مقاله «مواجهه محقق كركي با استقرار حاكميت صفوي در عصر شاه اسماعيل اول» تأليف رنجبر و مشكوريان، به علل تأليف رسائل محقق كركي با موضوعيت وجوب تخييري نمازجمعه و مخالفت شيخ ابراهيم قطيفي با اين فتوا و مسائلي از اين دست پرداخته شده است.
برخلاف مقالات، در برخي كتب همچون كتاب صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست تأليف جعفريان، به فرآيند تاريخي برپايي نمازجمعه در ايران و همچنين دوره صفويه، به اجمال اشاره شده و نظرات علماي اصولي و اخباري در مورد وجوب تخييري يا تعييني و حرمت برگزاري آن با تأليف رسائل مختلف پرداخته شده است.
در اين پژوهش برخلاف آثار فوقالذكر، بهصورتي مبسوط، به دلايل توجه به اقامه نمازجمعه و روند تدريجي برگزاري آن در دوره دو پادشاه نخست صفوي و همچنين به خواندن خطبه و برگزاري نمازجمعه در حين فتح شهرهاي تبريز، بغداد و هرات بهعنوان يك شاهد تاريخي براي برگزاري اين فريضه در دهه نخست حكومت شاه اسماعيل اشاره شده است.
علاوه بر اين با شروع پادشاهي شاه اسماعيل است كه محقق كركي تا حدودي تحتتأثير اقدامات وي و تشكيل يك سلسله شيعي در ايران، به تأليف رسائل خود در مورد نمازجمعه مبادرت مينمايد و بعدها با سلطنت شاه طهماسب و ورود به دربار و انجام اقدامات گوناگون ـ به رغم مخالفت روحانيون رقيب همچون قطيفي در خارج و برخي شاگردان همچون حلي و صدور رقيب در داخل پايتخت صفوي ـ به روند برگزاري و اقامه نمازجمعه كمك شاياني ميكند.