Abstract:
به مدد برخی فرهنگنامهها از فردی به نام ساسان پنجم اطلاع داریم که کتابی به نام دساتیر را، که وحی خداوند بر پیامبری به نام مهآباد بوده است، از «زبان آسمانی» که کسی قادر به فهم آن نبوده به زبان فارسی ترجمه و تفسیر کرده است. تنها شواهدی که ما را به ساسان پنجم میرساند شاهنامه و برخی نوشتههای تاریخیاند و تا جاییکه ما میدانیم از کتابی به نام دساتیر و پیامبری به نام مهآباد و ساسان پنجم در نوشتههای پیش از قرن دهم هجری هیچ نامی نیامده است. بعد از دورهای که نام ساسان پنجم به مدد کتاب دساتیر و نوشتههای مکتب آذرکیوان (940- 1028 ه. ق.) مطرح شد، در فرهنگها و متونی که در شبهقاره نوشته شد، نام ساسان پنجم به عنوان مترجم دساتیر به میان آمد. پردهای از این تصویر را نیر مسعود، نویسنده و پژوهشگر هندی، در نوشتهای به نام «ساسان پنجم» شرح داده است. در این مقاله، نخست به ساسان پنجم به عنوان مفسر دساتیر پرداخته میشود و بعد از آن پیشینۀ تاریخی وی در ادبیات و متون تاریخی پیش از قرن دهم هجری جستجو میشود و سپس بازتاب شخصیت این فرد به عنوان مترجم و مفسر دساتیر در ادبیات چهار قرن اخیر بررسی میشود.
We recognize the Fifth Sasan with the help of some lexicons and books. We know that he had translated and interpreted Dasatir –the book which is God revelation to Mahabad – from a “Heaven Language” which was un-understandable for everyone into Persian. The only evidences, by which we can recognize the Fifth Sasan in the history, are Shahnameh and some historical books. As much as we know, in the books before 10th century there is no evidence of Dasatir and Mahabad and the Fifth Sasan. After revealing the name of the Fifth Sasan in Dasatir and the other books of Azarkaivani’s school, we confront the Fifth Sasan as the translator of Dasatir in the Lexicons and the other books which was written in India. For example a view of him is described in the “The Fifth Sasan” book, by Naiyer Masud, the Indian author and researcher. In this article, the Fifth Sasan as the translator and interpreter of Dasatir is represented at first, and then his background in the literature and historical books before the 10th century is searched and thereafter the reflection of this personality in the late 4 century is studied.
Machine summary:
مقدمه به واسطۀ برخي فرهنگ نامه ها، مانند انجمن آراي ناصري و آنندراج ، و نيز کتاب هايي چون شارستان چهارچمن و دبستان مذاهب از فردي به نام ساسان پنجم اطلاع داريم که کتابي به نام دساتير را، که وحي خداوند بر پيامبري به نام مه آباد بوده است ، از «زبان آسماني» که کسي قادر به فهم آن نبوده ، به زبان فارسي ترجمه و تفسير کرده است .
تا جاييکه ما ميدانيم از کتابي به نام دساتير و پيامبري به نام مه آباد که اين کتاب بر او وحي شده و ساسان پنجم آن را به فارسي ترجمه و تفسير کرده ، در نوشته هاي پيش از قرن دهم هجري هيچ نامي نيامده است .
اين فرهنگ ها به شخصي اشاره ميکنند که در نوشته هاي مکتب آذرکيوان با عنوان «پنجم ساسان » يا «کهتر آذرساسان » و مترجم و مفسر دساتير ياد شده است : و ساسان پنجم بعد از خسروپرويز در مرو بوده و نامه هاي پادشاهان ايران را که پارسيان آنان را به وخشوري پذيرفته اند، و آن پانزده صحيفه است و به زبان آسماني نسبت داده اند، او به فارسي (12) ترجمه کرده و نام آن دساتير است و فرهنگ لغات دساتير نيز در تلو آن حاضر است .
جز فرهنگ نامه ها، نام ساسان پنجم به عنوان مفسر دساتير و کسي که اين کتاب را به زبان فارسي ترجمه کرده است ، در نوشته هاي نظم و نثر مؤلفان شبه قاره ياد شده است .