Abstract:
استفاده از قراردادهای پاداش به منظور ایجاد انگیزه برای انجام تلاش مؤثر و سودمند باعث ایجاد نگرانیهایی پیرامون احتمال ارتکاب دستکاری سود از سوی مدیران گشته است. از سوی دیگر مطالعات اخیر نشان میدهد که هویت سازمانی میتواند تأثیر بسزایی در ایجاد انگیزه بین مدیران جهت انجام عملکرد مناسب در شرکت داشته باشد و باعث کاهش هزینههای نمایندگی شود؛ چراکه عملکرد مطلوب مدیر در جهت منافع شرکت، باعث افزایش مطلوبیت وی خواهد شد. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر به بررسی اثر تعدیلکنندگی هویت سازمانی بر رابطه بین پاداش مدیران مالی و دستکاری سود میپردازد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران مالی 76 شرکت حاضر در پنج صنعت خودرو و ساخت قطعات، ماشین آلات و تجهیزات، ماشین آلات و دستگاه برقی، فلزات اساسی و همچنین ساخت محصولات فلزی در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1397 میباشد. بدین منظور برای جمع آوری داده های پژوهش به پیروی از پژوهش آبرنتی و همکاران (2017) از پرسشنامه استاندارد استفاده شد و برای هر شرکت یک پرسشنامه ارسال گردید که در نهایت تعداد 68 شرکت به پرسشنامهها پاسخ دادند و در تحلیلهای آماری لحاظ شدند. آزمون فرضیهها نیز با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار PLS صورت پذیرفت. پس از اطمینان از برازش قابلقبول مدلهای اندازهگیری و ساختاری پژوهش، یافتهها حاکی از آن است که پاداش مدیران بر دستکاری سود تاثیر مثبت و هویت سازمانی بر دستکاری سود اثر منفی دارد. همچنین هویت سازمانی، اثر مثبت بین پاداش و دستکاری سود را تعدیل کرده و شدت این اثر را تضعیف میکند. یافتههای پژوهش میتواند موجب درک بهتر سرمایهگذاران، قانونگذاران بازار سرمایه و سایر استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری از تاثیر هویت سازمانی بر رونق بازار سرمایه گشته و در امر تصمیمگیری آنان راهگشا باشد.
The adoption of compensation contracts to motivate executives to exert effective and conducive efforts has raised worries about the likelihood of earnings manipulation by management. On the other hand, recent studies show that organizational identity (OI) can have a great impact on motivating managers to exhibit their optimal performance and reduce agency costs as managers’ performance towards the benefits of their firms could enhance their desirability. Therefore, the main purpose of this study is to investigate the relationship between managerial compensation and earnings manipulation with focus on the moderating effect of organizational identity on this relationship. The statistical population of the research includes financial managers of 76 companies in five industries including automobile and automobile parts manufacturing, machinery, electrical machinery and equipment, basic metals and metal products manufacturing listed on the Tehran Stock Exchange in 2018. In pursuit of this goal, standard questionnaires were used to collect the research data following the study of Abernethy et al (2017) and a questionnaire was sent to each company. Finally, 68 companies answered the questionnaires and were included in statistical analysis. The research hypotheses are tested using structural equation method and PLS software. Having ensured the good-fitness of the structural and measurement models, the results reveal that managerial compensation have a positive effect on earnings manipulation and organizational identity has a negative effect on earnings manipulation. Also, organizational identity moderates the positive effect between compensation and earnings manipulation and undermines the severity of the effect. Research findings can help investors, capital market regulators and other accounting information users understand the impact of organizational identity on capital market prosperity and guide their decision making.
Machine summary:
هويت سازماني تأثير بسيار مهمي بر ايجاد انگيزه در مديران جهت انجام عملکرد مناسب در شرکت دارد چراکه عملکرد مطلوب مدير در جهت منافع شرکت باعث افزايش مطلوبيت وي 1 Agency 2 Compensation 3 Earnings manipulation 4 Organizational identity.
پژوهش پيش رو با توسل به رويکرد نظري آکرلوف و کرانتون (٢٠٠٠) به دنبال بررسي نقش هويت سازماني در کاهش انتخاب هاي فرصت طلبانه گزارشگري است و درصدد است تا روشن سازد که آيا هويت سازماني مديران ابزار مناسبي در جهت کاهش برخي از هزينه هاي نمايندگي ناشي از فراهم سازي پاداش هاي مالي است يا خير؟ همگام با پژوهش هاي قبلي، پيش بيني ميشود که بين پاداش ها و دستکاري سود رابطه مثبت و معناداري وجود داشته باشد (هيلي، ١٩٨٥)، با اين وجود، در اغلب مطالعات داخلي صورت گرفته ، تاثير هويت سازماني بر اين رابطه ناديده انگاشته شده و يک فضاي خالي در ادبيات حسابداري براي تحقيق در اين باره وجود دارد که اين خود، انگيزه اي جهت انجام پژوهش حاضر ميباشد.
پيشينه پژوهش نشان مي دهد اگرچه در سطح بين المللي پژوهشي در خصوص نقش تعديل - کنندگي هويت سازماني بر رابطه بين پاداش مديران مالي و دستکاريسود وجود دارد اما تاکنون پژوهشي در اين زمينه در ايران انجام نشده است و با توجه به تفاوت فرهنگ ها نميتوان با ترجمه و کپيبرداري محض ازنتايج پژوهش آن ها در مورد شرکت هاي ايراني قضاوت کرد و نتايج آنان را مورد استفاده قرار داد.
لذا با در نظر گرفتن نقش هويت سازماني به عنوان يک عامل بالقوه و تأثيرگذار بر کاهش دستکاري فرصت طلبانه سود، فرضيه هاي مورد بررسي در اين پژوهش به صورت زير تدوين ميشوند: فرضيه اول : پاداش مديران بر دستکاري سود تأثير مثبت و معناداري دارد.