Abstract:
افتخارنامه منظومه ای دینی است در شرح دلاوری های حضرت علی(ع) که در سال ۱۳۰۴ه.ق سروده شده است. سراینده منظومه، میرزا مصطفی صهبای آشتیانی از علمای عصر ناصری است. افتخارنامه در سال ۱۳۱۰ه.ق در دو جلد چاپ شده است. از ویژگی های منظومه این است که با رعایت ایجاز به طور کامل به زندگی حضرت علی(ع) پرداخته است. صهبا فقط به شرح جنگ هایی پرداخته که حضرت علی(ع) در آن ها حضور داشته اند چه در زمان حضرت پیامبر(ص) چه بعد از ایشان. وی با منظومه های دینی قبل از خود نیز آشنا بوده و بعضی مطالبش را از این منظومه ها بویژه حمله حیدری راجی اخذ کرده است. از یافته های پژوهش این است که منظومه های دینی در دوران قاجار رشد بسیار چشمگیری داشته اند. این منظومه برجستگی هایی دارد. از آن جمله، سره گرایی، که لحن حماسی منظومه را قوت بخشیده است. استفاده طبیعی و بجا از آرایه های ادبی و پایبندی به ماخذ اصلی(ناسخ التواریخ) از دیگر ویژگی های منظومه است. صهبا همچنین در پایان داستان ها به روش فردوسی نگاهی پندآمیز و حکمت آموز دارد. اغراق های منظومه درجهت بالابردن بار حماسی آن است. در ابیات این منظومه ایجاز، استعاره، تشبیه و اغراق حماسی وجود دارد که آن را به منظومه های حماسی نزدیک ساخته است.
Eftekharnameh-e-Heydari is about the battles of Imam Ali (peace be upon Him). The book is composed in two parts: one covers the period of the Holly Prophet (peace be upon Him) and the other is about the period after His demise. Written by Mirza Mostafa Eftekhar al-Olama (1284-1327 AH) in 1304 AH, Eftekharnameh-e-Heydari is made up of about 17000 verses. Like all other instances of epic poetry in Persian literature, Eftekharnameh-e-Heydari has been heavily influenced by the Shahnameh. The research question of the present study is to identify whether Eftekharnameh has a proper and coherent structure as an epic poem. In answering this question, the study evaluates the epic inklings of the linguistic and rhetorical features of the poem and its literary position. In this evaluation, the analytical descriptive method is utilized. The analysis of epic features in this work is based on the fact that literarily and linguistically speaking, these features are those expressive components whose presence in a particular work can turn it into an a typical literary example of epic poetry. The study believes that compared to other religious epic, Eftekharnameh has a mediocre literary position, and this mediocrity is due to the poet‘s youth and literary immaturity at the time, it is thought, he was writing this work.
Machine summary:
«شمشیرگرها» (١٣٩٠) در «بررسی سبک شناسـانۀ حماسه های دینی » اشاره ای گذرا به آن کرده است ؛ اما ویژگی پـژوهش حاضـر ایـن اسـت کـه اختصاصا به افتخارنامه پرداخته و سعی در تبیین جایگاه آن در میان حماسه هـای دینـی دارد.
این موضوع به زمینۀ قهرمانی منظومه برمی گردد که حضرت علـی (ع ) به عنوان قهرمان این حماسه حضوری پررنگ دارد اما بعضـی مطالـب را صـهبا سـروده کـه در ناسخ التواریخ وجود ندارد؛ از جمله : نزول زهره در خانـۀ حضـرت علـی (ع ) (همـان : ٢١-٢٣) یـا / جایگاه افتخارنامه در میان حماسه های دینی / 012 داستان عبدالعزی در جنگ بدر (همان : ٣٨-٤٠) یا هنگامی که حضرت رسـول (ص ) پیکـی بـه ایران می فرستد برای دعوت کسری به اسلام ، توصیفاتی از ایران دارد.
٢: ٧٩٥) را صهبا چنین به تصویر کشیده : همــی گفــت و شمشــیر بــودش بــه مشــت فــراوان ز گــردان نــامی بکشــت (همان :٤٩) اگر این توصیف های اغراق آمیز از منظومه گرفته شود دیگر بـه آن نمـی تـوان نـام منظومـۀ حماسی داد بلکه آن فقط بیان تاریخ است اما به صورت خشک و بی روح .
در حالیکه در یـک منظومـۀ دینـی نبایـد از هـر واژه ای استفاده نمود حتی برای دشمنان زیرا «سرودن شعر آیینی ادب و آداب دارد» (اسـماعیلی، ١٣٩٠: ١٥١)؛ به عنوان مثال او ١٩ بار از واژٔە «سند» در افتخارنامه استفاده نموده است ؛ و همانطور کـه / جایگاه افتخارنامه در میان حماسه های دینی / 019 در بیت زیر دیده می شود این واژه با «روسبی» هم معناست .