Abstract:
مارینا آبراموویچ، هنرمند یوگسلاوی تبار در حوزه هنر مفهومی است که از اوایل۱۹۷۰ با تمرکز بر بدن خود، به مثابه سوژه و رسانه اصلی هنرش، رویکردی متفاوت نسبت به مخاطب داشتهاست. موریس مرلوپونتی نیز از فیلسوفان پدیدارشناس و اگزیستانسیالیسم قرن بیستم است که در پدیدارشناسی ادراک،در قالب تجربه ای «بدنمند» به بحث در مورد «دیگری» پرداختهاست. او هنر مدرن را پدیدار کننده عالمی میداند که نظرگاه متفاوتی برای هنرمند و مخاطب ایجاد کرده است. هدف این پژوهش تبیین مفهوم مخاطب با رویکرد پدیدارشناسانه موریس مرلوپونتی ، براساس مفاهیم «بدنمندی» و «دیگری» در اجراهای مارینا آبراموویچ، با عناوین «هنرمند حاضر است» و «ریتم صفر» است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و جمع آوری دادهها از طریق منابع کتابخانه ای ، فیلم و پایگاه های معتبر اینترنتی صورت گرفته است. این پژوهش به این پرسش پاسخ میدهد که مخاطب در اجراهای مارینا آبراموویچ چه مفهومی دارد؟ اهمیت این تحقیق ایجاد درک متفاوت مفهوم مخاطب توسط هنرمندانی است که تلاش میکنند به جای اینکه محتوایی را برای مخاطب آماده کنند خودرا در موقعیت یک مخاطب قرار دهند تا «سطح آگاهی» خود را تغییر دهند .این امر موجب غنای بیشتر معنا و تعمیق رابطه تماشاگر و اجراگر میشود. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش میتوان به این نکته اشاره نمود که طبق تعاریف موریس مرلوپونتی در مورد «دیگری» مخاطب به واسطه درهم تنیدگی با اثر هنری و هنرمند، ابزاری برای کنش مخاطب می شود واین امر عامل معنا بخشی و آگاهی برای خود هنرمند است.
Marina Abramovic, a Yugoslav artist in the field of conceptual art, has been creating works of “art” since the early 1970s. By focusing on her body as the subject and mainstream of her art, she has taken a different approach to the audience in her performances. In his phenomenology of perception, Maurice Merleau Ponty also discusses the “other” in the context of a “body” experience. He has been a philosopher of phenomenology and existentialism of the twentieth century and considers modern art to be the emerging world that has created a different perspective for the artist and audience. The purpose of this research is to explain the concept of the audience with the phenomenological approach of Maurice Merleoponti, based on the concepts of “ Embodyment “ and “Other” in Marina Abramovic’s performances, titled “Zero Rhythm” and “Artist Present”. Data collection was done through library resources, videos, and reputable internet sites. This research answers the question of what does the audience mean in Marina Abramovic’s performances? The importance of this research is to create a different understanding of the concept of audiences by artists who try to position themselves in the audience instead of preparing content for the audience to change their “level of awareness”. This further enriches the meaning and deepens the viewer-performer relationship. One of the most important findings of this study is that according to Maurice Merleoponti’s definitions of the “other” of the audience becomes a tool for audience action through the interplay of art and artist, and this is a factor of meaning and awareness for the artist himself.
Machine summary:
هدف این پژوهش تبیین مفهوم مخاطب با رویکرد پدیدارشناسانه موریس مرلوپونتی براساس مفاهیم «بدنمندی» و «دیگری» در اجراهای مارینا آبراموویچ، با عناوین «هنرمند حاضر است» و «ریتم صفر» است که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شدهاست و جمعآوری دادهها از طریق منابع کتابخانهای، فیلم و پایگاههای معتبر اینترنتی صورت گرفتهاست.
از مهمترین دستاوردهای این پژوهش میتوان به این نکته اشاره نمود که طبق تعاریف موریس مرلوپونتی در مورد «دیگری» مخاطب بهواسطه درهمتنیدگی با اثر هنری و هنرمند، ابزاری برای کنش مخاطب میشود و این امر عامل معنابخشی و آگاهی برای خود هنرمند است.
اکنون میتوان چنین استدلال کرد که همانگونه که مرلوپوتنی از نگاه بهعنوان عملی وابسته به بدن که حاصل رهیافتهای حسی ـ حرکتی است برای آگاهی استفاده میکند، مخاطب آبراموویج نیز در قالب نگاه «دیگری» اثر هنری را تجربه میکند.
در اجرای «ریتم صفر»، مخاطب برای آبراموویچ کسی است که در جهان او بهعنوان یک ابژه در اثر هنری حضور دارد و همزمان میتواند موضوع و سوژه اجراهای او باشد.
مارینا آبراموویچ تلاش میکند در اجراهایش جهان مشترکی با مخاطب ایجاد کند اما با وجود این ارتباط همچنان برای او مخاطب، انسان دیگری است که خارج از قصدها و اعمال او قرارمیگیرد و از نظرگاه مخاطب نیز هنرمند، خارج از بدن خود و در تعارض با «خود بودن» اوست.
۲ـ طبق تعاریف موریس مرلوپونتی در مورد «دیگری»، آبراموویچ بهواسطه درهم تنیدگی با اثر هنری و هنرمند، ابزاری برای کنش مخاطب میشود و این امر عامل معنابخشی و آگاهی برای خود هنرمند است.