Abstract:
توماس آکوئینی که در بسیاری از دیدگاههای خود از فلسفة ارسطو الهام گرفته است، همچون ارسطو هنر را نوعی محاکات قلمداد میکند، اما مفهوم محاکات نزد او مفهومی صرفاً ارسطویی نیست بلکه تحت تأثیر دیدگاههای متفکرانی همچون آگوستین و دیونوسیوس مجعول نیز بوده است. او محاکات را در بافت مباحث الهیات مسیحی و مباحث مربوط به زبان استعاری متون مقدس بکار برده است. بهمین دلیل، مفهوم محاکات نزد آکوئینی، بلحاظ کارکرد معرفتی با یک دوراهی مواجه است. از سویی، محاکات میتواند سبب ایجاد قبض و بسط در مخاطب شود و چه بسا با تأثیرگذاری بر خیال وی، او را از مسیر عقلانیت منحرف سازد. اما از سوی دیگر، بنظر میرسد زبان کتاب مقدس، که برای هدایت مخاطبان به مسیر تعقل و دینداری نگاشته شده، با زبان آثار هنری مشترک است و در متن مقدس نیز انواع مختلف محاکات بکار رفته است؛ حتی فراتر از این، تبیین رابطۀ جهان هستی با خداوند بر پایۀ مفهوم محاکات صورت میگیرد. در مقالۀ حاضر تلاش میشود با تحلیل آراء آکوئینی و اشارات او به فیلسوفانی همچون ارسطو، آگوستین و دیونوسیوس مجعول، تبیین روشنی از مفهوم محاکات و کارکرد معرفتی محاکات هنری نزد وی ارائه شود.
Thomas Aquinas, who was inspired with Aristotle’s philosophy in developing some of his views, followed his path in considering art as a kind of imitation. However, the concept of imitation for him was not a purely Aristotelian one; rather, it was also influenced by the viewpoints of some thinkers such as Augustine and Pseudo-Dionysios the Areopagite. He employed mimesis in the texture of Christian theological discussions as well as in relation to the issues related to the metaphorical language of holy texts. Therefore, the concept of mimesis in Aquinas’ view was faced with an epistemological dilemma. On the one hand, it could result in both anxiety and relaxation in addressees or perhaps, through affecting their imagination, distract them from the path of rationality. On the other hand, it seems that the language of the Holy Book, which has been written for leading its addressees to the path of intellection and religiosity, shares the same features of the language of artistic works. Different types of mimesis have been used in the Holy Book and, more importantly, the relationship between the world of being and God is explained there on the basis of the concept of mimesis or imitation. In this paper, through analyzing the views of Aquinas and his references to such philosophers as Aristotle, Augustine, and Pseudo-Dionysius the Areopagite, the authors try to provide a clear explanation of the concept of mimesis and the epistemological functions of artistic imitation in Thomism.
Machine summary:
کارکرد معرفتی محاکات از دیدگاه توماس آکوئینی افرا خاکزاد، هادی ربیعی، محمد اکوان چکیده توماس آکوئینی که در بسیاری از دیدگاههای خود از فلسفة ارسطو الهام گرفته است، همچون ارسطو هنر را نوعی محاکات قلمداد میکند، اما مفهوم محاکات نزد او مفهومی صرفاً ارسطویی نیست بلکه تحت تأثیر دیدگاههای متفکرانی همچون آگوستین و دیونوسیوس مجعول نیز بوده است.
اما از سوی دیگر، بنظر میرسد زبان کتاب مقدس، که برای هدایت مخاطبان به مسیر تعقل و دینداری نگاشته شده، با زبان آثار هنری مشترک است و در متن مقدس نیز انواع مختلف محاکات بکار رفته است؛ حتی فراتر از این، تبیین رابطۀ جهان هستی با خداوند بر پایۀ مفهوم محاکات صورت میگیرد.
ازاینرو، این پرسش به ذهن خطور میکند که آکوئینی چه تلقییی از مفهوم محاکات داشته است؟ یکی از نکات مهم در بررسی این مسئله، جایگاه معرفتی محاکات نزد آکوئینی است، چراکه بلحاظ معرفتشناختی (epistemological)، از یکسو محاکات ممکن است سبب ایجاد و تخیل، فریب مخاطب و دور شدن از تعقل شود و از سوی دیگر، از محاکات بطور فراوان در کتاب مقدس استفاده شده است؛ متنی که بنا بفرض آکوئینی، هدفی جز هدایت انسانها و جلوگیری از انحراف فکری آنها ندارد.
). آکوئینی تصریح میکند که «تصویر به این نام خوانده میشود چون بمثابه محاکاتی از چیزی دیگر تولید شده است (Ibid) و نیز میگوید «تصویر از محاکات ناشی شده است» (ST I, q.
الف) آکوئینی ضمن بیان دیدگاهی مخالف میگوید: تماشای بازی گناه نیست، زیرا بسبب محاکاتی که در آن است موجب لذت میشود، چراکه انسانها بطور غریزی از محاکات لذت میبرند؛ چنانکه ارسطو نیز در فصل چهارم فن شعر به این نکته اشاره کرده است (ST II-II, q.