Abstract:
هدف: هدف در این تحقیق، دستیابی به الگوهای نظری پایة بومی و اسلامی برای تربیت شخصیت معمار و ارزیابی امکان بهرهگیری از شیوههای متداول برای اهداف اسلامی بود. روش: پژوهش حاضر بر اساس روش تحقیق چندموردی به بحث تربیت «شخصیت» نوشاگرد معماری پرداخته است؛ بدین صورت که با استفاده از نقشههای تحلیل موقعیتی عرصههای اجتماعی به تحلیل گفتمانهای موجود در ادبیات آموزش معاری پرداخته شده است. از بین مدلهای موجود بررسی شخصیت، مدل پنجگانة کاستا و مککرا استفاده شده است. یافتهها: در مجموع، چهار قطب در شخصیت معمار مشخص شد: «ظهور فردیت»؛ «خودشکوفایی»؛ «وجدان اجتماعی» و «مسئولیت اجتماعی» که بر اساس آنها، چهار هدف تربیتی تعریف شد: تربیت خودشکوفایی درونی برای ظهور بیرونی فردیت؛ تربیت وجدان اجتماعی درونی برای ظهور شخصیت مسئول اجتماعی؛ تربیت خودشکوفایی درونی برای ظهور شخصیت مسئول اجتماعی؛ تربیت وجدان اجتماعی درونی برای ظهور بیرونی فردیت. در حوزة اسلامی، موضوعات مربوط به مسئولیت اجتماعی بر خلاف رویکردهای رایج معماری(برگرفته از غرب) اصالت دارد. نتیجهگیری: رویکرد به آموزش فطری و کاربست نگرش اسلامی مذکور در آموزش معماری به صورت تلاش برای حذف رقابتهای بین دانشجویان برای خودنمایی و برتر بودن در میان همگروهان و نیز اینکه بتوان خودشکوفایی را دستمایه تولید شخصیت مسئول اجتماعی قرار داد، قابل توصیه است.
Objectives:This study is about making the personality of architectural freshman upon multi-case study research method . Method: Here the big-five model of Costa and McCrae is used as basic model of personality. Results: In summery there were four common internal and external poles in architects’ personality: “self-expression”, “self –actualization”, “social responsibility” & “social conscience “, upon which four missions for training of architects personality was defined: training of self-expression towards social responsibility, training of self-expression towards social conscience, training of self –actualization towards social responsibility & training self –actualization towards social conscience. In Islamic view subjects of “social responsibility” & “social conscience “ are of essential importance despite their ignorance in current architectural education.Conclusion: From this study it has been cleared that if we are to introduce Islamic pattern in architectural training it is important to take the approach towards ethical education and try to exclude contest of students for self-expression and overcoming other counterparts and there should be an effort to use self-actualization attitude towards making the personality of social conscience.
Machine summary:
نتيجه گيري: رويکرد به آموزش فطري و کاربست نگرش اسلامي مذکور در آموزش معماري به صورت تلاش براي حذف رقابتهاي بين دانشجويان براي خودنمايي و برتر بودن در ميان هم گروهان و نيز اينکه بتوان خودشکوفايي را دستمايه توليد شخصيت مسئول اجتماعي قرار داد، قابل توصيه است .
اين پژوهش بخش اصلي شکل گيري شخصيت معمار؛ يعني آموزش معماري را هدف مطالعه قرار داده است و ميکوشد نسبت بين عوامل دروني شخصيت با کيفيات شخصيتي بيروني و حرفه اي را با روش تفسيري و استدلال منطقي تبيين کند و ارتباط آن را با فرهنگ اخلاقي جامعه ، يعني فرهنگ اسلامي برقرار سازد که اين موضوع را از طريق بحث تطبيقي بين روانشناسي و مباني اسلامي پيش خواهد برد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) تصوير ١: نقشۀ وضعيت / جهانهاي اجتماعي(سمت چپ ) و مرحلۀ نهايي تحقيق در قالب روش تطبيقي غير مستقيم با متون اسلامي بر اساس رويکرد مقاله (سمت راست ) ج) پيشينۀ تحقيق در موضوع نسبت شخصيت معمار و آموزش از زاويۀ اثرگذاري شخصيت بر آموزش، پژوهشهاي وسيعي انجام شده است ؛ اما در حوزة اثرگذاري آموزش بر شخصيت (موضوع اين مقاله )، دايرة پژوهشهاي موجود چندان گسترده نيست .
رابطۀ سوم و چهارم: تربيت براي ظهور شخصيت مسئول اجتماعي اين رويکرد در آموزش معماري ناظر به وضعيتي است که در آن سعي ميشود دانشجو خود را در همواره در حين کار طراحي به عنوان فردي که در حال انجام وظيفه خود است ، در نظر بگيرد.