Abstract:
شناخت انسان و ارتباط او با خداوند از جمله مباحثی است که در عرفان هندو بخصوص مکتب ودانته و عرفان و تصوف اسلامی بویژه مثنوی مولوی دارای اهمیت بسیاری است. در این مقاله با استفاده از متون مقدس هندو و شرح های نوشته شده بر مثنوی مولوی،پس از بررسی عناصر اصلی این اتصال یعنی آتمن و برهمن در مکتب ودانته و انسان و خدا در مثنوی، به بیان عوامل رسیدن به خداوند و موانع پیش روپرداخته شده است. معرفت برتر یا شهودی، خودشناسی و بهره بردن از ارشادات پیر یا گورو از جمله راه های مشترک میان دو عرفان برای اتصال با حقیقت مطلق است. علاوه بر این موارد مولانا به بیان عاملی برتر به نام عشق می پردازد که مکتب ودانته بخصوص شارح اصلی آن یعنی شانکارا کمتر به بیان آن پرداخته است. علاوه بر این معرفت ظاهری یا فروتر، نادانی یا اویدیا، مایا یا توهم از عواملی است که سبب می شود، انسان از رسیدن به خداوند باز ماند و سالک با بهره بردن از عوامل و عبور از موانع می تواند به اتصال با خداوند نائل گردد. پژوهش حاضر از نوع نوصیفی تطبیقی است و داده ها با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوی به روش کتابخانه ای مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
Human understanding and unity with God is one of topics that is very important.in Hindu mysticism especially Vedanta school and Islamic mysticism particular Masnavi. In this paper, We investigated the expression of factors and obstacles to achieve unity.And the use of the Hindu scriptures and commentaries written on Masnavi of Rumi and after review the main elements of the unity in Vedanta school ;Atman and Brahman and man and God in Masnavi . Superior knowledge or intuition, self-knowledge and the benefit of the teachings of theGuru or old , are common ways to connect with the Absolute Truth between Two mysticism.In addition to these factors , Rumi expressed the factor of love that ,Shankara, particular main exponent of Vedanta school, less than attension to it.The factors such as, apparent knowledge or lower, Ignorance or Avydya, Maya or illusion, are Causes that Man stopped coming to God And seeker With the benefit of factors And pass from Obstacles ,Can be achieved unity with God.present research is a descriptive comparative study and data are analyzed and using a content analysis method in a library method
Machine summary:
در این مقاله با استفاده از متون مقدس هندو و شرح های نوشته شده بر مثنوی معنوی ، پس از بررسی عناصر اصلی این اتصال یعنی آتمن و برهمن در مکتب ودانته و انسان و خدا در مثنوی معنوی، به بیان عوامل رسیدن به خداوند و موانع پیش رو پرداخته شده است .
از تأمل در اوپانیشادها میتوان آموزه های اصلی این مکتب را شامل ، درک حقیقت نهایی یا روح کلی یا برهمن ،حقیقت نهایی درون انسان یا آتمن و همانندی محض دو اصل آتمن و برهمن دانست (١٩٥٩٤٥,Dasgupta).
پس «آتمن » در ریگ ودا هم به ذات هم به معنای «دم ، نفس و هوا» که هستیبخش حیات است اطلاق شده است (شایگان ، ١٣٨٩ :١٠٣)، ولی در برخی متون آتمن را مشتق از آت «حرکت کردن »، اَه «مَن »، وا «وزیدن » و اَن «نفس کشیدن » دانسته اند(٩٣ :٢٠٠٠,Barth) که موجب حرکت و حیات موجودات زنده و ازجمله انسان میشود.
بر امید وصل تو مردن خوش است تلخی هجر تو فوق آتش است (مثنوی، د ٥، ب ٤١١٧) مراتب نفس و روح در اندیشه مولانا در تعالیم مولانا همان طور که خداوند و درک از او ذومراتب است ، انسان نیز که باطن این عالم محسوب میشود، دارای ساحت های درونی گوناگونی میباشد و هر ساحتی دریچه ای به یکی از عوالم هستی محسوب میشود.
تفکیک بین مقام ذات و اسما و صفات در عرفان مولانا و برهمن نیرگونه و برهمن ساگونه نیز از جنبه های تشابه این دو مکتب است .
در کنار این عوامل و تشابهات اهمیت خودشناسی و سیر انفسی نیز برای رسیدن به اتصال نفس و خدا یا آتمن و برهمن در هر دو مکتب مورد توجه جدی قرار گرفته است .