Abstract:
در حالیکه راهکار جامعه بشری در مقابله با تروریسم دولتی، انعقاد کنوانسیونهای متعدد با محوریت تروریسم است، اما ایالات متحده آمریکا و اسرائیل با مبادرت به جرایم بینالمللی و اتخاذ راهکارهای غیرقانونی از جمله ترور، امنیت دولتهای رقیب را نشانه گرفته و با اقدامات تروریستی، صلح و امنیت بینالمللی را در معرض خطر قرار دادهاند. ترور دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی ایران بهخصوص ترور اخیر محسن فخریزاده (از دانشمندان نخبه کشورمان و مهره اصلی برنامه هستهای ایران)، از جمله این اقدامات است که برخلاف ماده سوم اعلامیه جهانی حقوقبشر است و در قالب تروریسم دولتی آمریکا و اسرائیل تعریف میشود. اما آنچه در این میان قابلتوجه است، عدم اراده جدی سازمانها و دادگاههای بینالمللی در راستای مبارزه عملی با تروریسم و سکوت مجامع بینالمللی در مقابل جنایتهای تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی است که سبب مصونیت دول متخاصم گردیده و آنها را برای ارتکاب اقدامهای تروریستی گستاخ میکند. در این مقاله، نویسنده با بررسی حق حیات و نهی سلب آن در اسلام و قواعد بینالمللی، به این سوال پاسخ میدهد که جمهوری اسلامی ایران در راستای محکومیت عاملان اصلی ترور شهید فخریزاده، بایستی چه راهبردی اتخاذ نماید؟ فرض اساسی این مقاله در پاسخ به سوال اصلی، این است که طرح دعوی در دادگاههای بینالمللی، اقدام متقابل، اشراف اطلاعاتی و مقابله با نفوذ در دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی، پیشگیری از جرایم پولشویی، اعمال کیفرهای مالی و تحریم کشورهای حامی تروریسم و ایجاد چالش در حرکتهای تروریستی از طریق وسایل ارتباط جمعی، از مناسبترین راهکارها در این خصوص است.
The solution for human society is to conclude dozens of conventions centered
on terrorism in order to counter state terrorism; but the United States and Israel
have targeted the security of rival governments by committing international
and illegal crimes through terrorism. The assassination of nuclear scientists,
especially Dr. Mohsen Fakhrizadeh, has been defined as US and Israeli state
terrorism and is contrary to Article 3 of the Universal Declaration of Human
Rights. The unwillingness of international organizations and courts to fight
terrorism has led to the immunity of hostile states. In this article, the author
examines the right to life and the prohibition of its deprivation in Islam and
international rules to answer the question that what strategy should the Islamic
Republic of Iran adopt to condemn the main perpetrators of the assassination
of Martyr Fakhrizadeh? The basic hypothesis of this article in answer to
the main question is that litigation in international courts, reciprocal action,
information dominance and countering intrusion into security and intelligence
devices, Prevention of money laundering offenses, imposition of financial
penalties and sanctions on countries that support terrorism and challenging
terrorist movements with the mass media are the most appropriate solutions.
Machine summary:
در این مقاله، نویسنده با بررسی حق کارشناس ارشد علومسیاسی حیات و نهی سلب آن در اسلام و قواعد بینالمللی، به این سؤال پاسخ میدهد که جمهوری اسلامی ایران در راستای محکومیت عاملان اصلی ترور شهید فخریزاده، بایستی چه راهبردی اتخاذ نماید؟ فرض اساسی این مقاله در پاسخ به سؤال اصلی، این است که طرح دعوی در دادگاههای بینالمللی، اقدام متقابل، اشراف اطلاعاتی و مقابله با نفوذ در دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی، پیشگیری از جرایم پولشویی، اعمال کیفرهای مالی و تحریم کشورهای حامی تروریسم و ايجاد چالش در حرکتهای تروريستي از طریق وسايل ارتباط جمعي، از مناسبترین راهکارها در این خصوص است.
با توجه به کنوانسیون بینالمللی مقابله با بمبگذاری تروریستی که بر اساس آن، اقدام به استفاده از مواد منفجره در مکان عمومی، در قالب عملیات تروریستی قرار میگیرد و نیز استانداردهای دوگانه کشورهای مدعی حقوقبشر که زمینهساز گسترش جرایم تروریستی شده و نهادهای بینالمللی بهخصوص شورای امنیت که ابزاری برای مقابله با این تروریسم دولتی ندارند، این مقاله با عنایت به ترور محسن فخریزاده، دانشمند هستهای و مدیر ارشد جمهوری اسلامی ایران، تلاش دارد ضمن مفهومشناسی حق حیات در قوانین اسلام و قاعدههای حقوقبشری، به نقش آمریکا و اسرائیل در شکلگیری تروریسم دولتی و سلب حیات افراد اشاره کند و در پایان نیز به بیان راهکارهای جمهوری اسلامی در ابعاد حقوقی، امنیتی، رسانهای واقتصادی در جهت مقابله با تروریسم و اعاده حق خود در برابر این ترور بپردازد.