Abstract:
ایده و امید به تغییر وضع موجود و ایجاد سبک بهتر زیستن از جمله مهمترین مؤلفههای شکلگیری جنبش اجتماعی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در ایران پساانقلاب نیز بهدلیل تحولات کیفی عرصۀ سیاسی و اجتماعی که در این پژوهش در چارچوب روی کار آمدن رویکرد اصلاحات سیاسی قابل بحث و بررسی است، زمینه را برای افزایش نوعی خودآگاهی عمومی همراه کرد. آغاز مسیر اصلاحات توأمان با تأثیراتی همچون شکلگیری سیاست تفاوت، باور به جامعهپذیری نوین و بارور شدن فضای انتقاد بود. تأثیراتی که اگرچه با فراز و نشیبهایی همراه بود، ولکن توانست در دورۀ بعد از خود تغییراتی مؤثر در حوزۀ اجتماعی پدید آورد. سؤال اصلی که دغدغۀ فکری پژوهشگر را شکل داده، این است که با علم به تأثیرپذیری جامعه از رویکرد اصلاحات در عرصۀ سیاسی، آیا در حال حاضر کشور ایران پقابلیت تکرارپذیری رخداد دیگری همچون رخداد اصلاحی دوم خرداد را در خود دارد؟ در پاسخ به پرسش مذکور، باید گفت که رویکرد اصلاحطلبی بهعنوان چارچوب کلی پژوهش درنظر گرفته شده و در این زاویه به پرسش اصلی پژوهش پاسخ داده شده است.
The idea and hope of changing the status quo and creating a better lifestyle is one of the most important components of the formation of a social movement. The findings of the study indicate that in post-revolutionary Iran, due to the qualitative developments in the political and social field, which can be discussed in this study in the context of the approach of political reform approach, accompanied the ground for increasing public self-awareness. The beginning of the path of reform was accompanied by influences such as the formation of a policy of difference, a belief in modern socialization, and the fertilization of a space for criticism. The effects, although accompanied by ups and downs, were able to bring about effective changes in the social sphere in the period that followed. This is the main question that has shaped the researcher's intellectual concern It is with the knowledge that the society is affected by the reformist approach in the political arena. Does Iran currently have the potential to repeat another event, such as the reform event of the 2nd of Khordad? In response to the above question; It must be said The reformist approach has been considered as the general framework of the research and in this regard, the main question of the research has been answered.
Machine summary:
يافته هاي پژوهش حاکي از آن است که در ايران پساانقلاب نيز به دليل تحولات کيفي عرصۀ سياسي و اجتماعي که در اين پژوهش در چارچوب روي کار آمدن رويکرد اصلاحات سياسي قابل بحث و بررسي است ، زمينه را براي افزايش نوعي خودآگاهي عمومي همراه کرد.
سؤال اصلي که دغدغۀ فکري پژوهشگران را شکل داده ، اين است که با علم به تأثيرپذيري جامعه از رويکرد اصلاحات در عرصۀ سياسي، آيا در حال حاضر کشور ايران قابليت تکرارپذيري رخداد ديگري همچون رخداد اصلاحي دوم خرداد را در خود دارد؟ در پاسخ به پرسش مذکور، بايد گفت که رويکرد اصلاح طلبي به عنوان چارچوب کلي پژوهش درنظر گرفته شده و در اين زاويه به پرسش اصلي پژوهش پاسخ داده شده است .
در اين دوره ، ورود گفتمان جديد اصلاح طلبي با محوريت مفاهيمي همچون تحقق جامعۀ مدني، حقوق شهروندي، آزادي بيان ، کثرت گرايي در فهم دين ، تسامح و تساهل در مسائل اجتماعي ، تشنج زدايي در روابط بين الملل ، گفت وگوي تمدن ها، احتراز از خشونت ، قانون گرايي، شايسته سالاري و غيره ، زمينه را براي شکل گيري و رشد قشري جوان ، پويا و کارامد فراهم آورد که براي تحقق مطالبات مردم سالارانۀ خويش به پيگيري خواسته هايشان از طريق سازوکارهاي مسالمت آميز و در سايۀ حکومت قانون عمل ميکنند.