Abstract:
یکی از مهمترین مسألهها در بررسی اندیشۀ سیاسی در متون فلسفی و ادبی این است که چه کسی با چه ویژگیهایی و چگونه باید حکومت کند. پاسخ به این پرسش بخش مهمّی از آثار فلسفی و ادبی قدیم را که در حوزۀ اندیشۀ سیاسی مهماند، در بر میگیرد. در این مقاله نیز ابتدا به بررسی ویژگیها و عملکرد رئیس اوّل در مدینۀ فاضلۀ فارابی پرداختهایم و سپس ویژگیها و عملکرد شاه آرمانی در شاهنامۀ فردوسی را بررسی کردهایم و در نهایت تفاوتها و شباهتهای این دو را نشان دادهایم. فارابی و فردوسی هر دو با درک بحرانهای سیاسی زمانۀ خویش، فرمانروایی آرمانی مدّ نظر خود را، یکی بهزبان فلسفۀ سیاسی و دیگری در قالب حماسۀ ملّی ایران، توصیف کردهاند که توصیفهای آنها در بیشتر موارد مشترک و نشاندهندۀ آرمان شاهی ایرانی در قرن چهارم هجری است.
One of the most important issues in the study of political thought in philosophical and literary texts is who should govern with what characteristics and function. The answer to this question includes an important part of the ancient philosophical and literary works that are important in the field of political thought. In this article, we have first studied the characteristics and function of the “Raees Avval” in the Farabi's utopia, and then we have examined the characteristics and function of “Shah Armani” in Ferdowsi's Shahnameh, and finally, we have shown the differences and similarities between the two. Both Farabi and Ferdowsi, realizing the political crises of their time, have described their ideal rule, one in the form of political philosophy and the other in the form of the national epic of Iran and their descriptions are common in most cases and show the ideal empire of the Iranians in the fourth century.
Machine summary:
ويژگيها و عملکرد فرمانرواي آرماني در انديشۀ فارابي و فردوسي ١ يوسف بينا عبدالله رادمرد ٢ ٣ محمدجعفر ياحقي 4 مهدي نجف زاده چکيده يکي از مهم ترين مسـأله ها در بررسـي انديشـۀ سـياسـي در متون فلسـفي و ادبي اين اسـت که چه کسـي با چه ويژگيهايي و چگونه بايد حکومت کند.
فارابي و فردوســي هر دو با درک بحران هاي سـياسـي زمانۀ خويش ، فرمانروايي آرماني مد نظر خود را، يکي به زبان فلسـفۀ سـياسـي و ديگري در قالب حماسـۀ ملي ايران ، توصـيف کرده اند که توصـيف هاي آن ها در بيشتر موارد مشترک و نشان دهندٔە آرمان شاهي ايراني در قرن چهارم هجري است .
پيشينۀ پژوهش در مـيان پژوهش هـايي کـه ـتا کنون انجـام شــده اـند وـبه نوعيـبا موضــوع اين مقـاـله ارتـباط دارـند، موردي کـه ـبه بررســي تطبيقي ويژگيها و عملکرد رئيس اول در مدينۀ فاضـلۀ فارابي و شـاه آرماني در شـاهنامۀ فردوسـي پرداخته باشـد، ديده نميشود؛ هرچند پژوهش هاي زيادي انجام شده است که نويسندگان آن ها انديشۀ سياسي فارابي و شاهنامۀ فردوسي را به طور جداگانه بررسـي کرده اند.
آثاري که به نوعي به انديشـۀ سـياسـي يا مفاهيم و موضـوعات سـياسـي در شـاهنامۀ فردوسـي اختصـاص دارند يا در آن ها سـخني در اين باب آمده اســت نيز عبارت اند از: رياحي (۱۳۸۲)، راشـدمحصـل (۱۳۶۸)، قائمي (۱۳۹۰)، اســلامي و بهرامي (۱۳۹۴، ۱۳۹۶)، مســکوب (۱۳۸۲)، پرهـام (۱۳۷۰، ۱۳۷۷)، اعتمـادمقـدم (۱۳۴۶، ۱۳۵۰)، کريســتنســن (۱۳۵۰)، کـنـديادي (۱۳۸۱)، ديـويـس (۱۳۹۶)، جـوانشـــيـر (۱۳۶۰)، خـاتـون آبـادي (۱۳۹۱)، کســـرايـي (۱۳۸۶)، ّ رسـتگار (۱۳۸۴)، اميني و گودرزي (۱۳۹۰)، سـينايي و خطيبيقوژدي (۱۳۹۳)، منشـادي (۱۳۸۹، ۱۳۹۱)، ياحقي و آدينه کلات (۱۳۸۷) و ديگران .