Abstract:
تحولاتی که در سال 2011 میلادی درخاورمیانه آغاز گردید پیامدهایی را برجای گذاشت. اعتراضات علیه اسد موجب ایجاد بحرانها و پیدایش خشنترین گروههای تروریستی گردید و ابعاد بینالمللی به خود گرفت. بحرانی که پای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای چون ترکیه و روسیه را به میان کشید. ترکیه به دلیل هم مرز بودن و تهدیدات ناشی از گروههای تروریستی و روسیه به دلیل حفظ پیوندهای اقتصادی و نظامی خود با سوریه، و جلوگیری از کاهش نفوذ خود درخاورمیانه وارد میدان شدند. روسیه و ترکیه پیش از این همکاریهای وسیعی داشتند که با وقوع بحران سوریه و مواضع دو کشور، در تقابل با یکدیگر قرارگرفتند و زمانی به اوج رسید که ترکیه جنگنده روسیه را در مرز سوریه سرنگون کرد و روسیه نیز تمامی روابط خود با ترکیه را قطع کرد اما، بار دیگر دو کشور به سمت همکاری گرویدند. هدف این پژوهش تبیین روابط روسیه و ترکیه در بحران سوریه از منظر رئالیسم مشروط میباشد. سوال اصلی نیز به این صورت است که روابط روسیه و ترکیه دربحران سوریه بر اساس چه الگوی نظری قابل تبیین است؟ که در پاسخ به سوال اصلی، فرضیه پژوهش بر این اساس است که روابط روسیه و ترکیه با توجه به تحول از فاز تنش و قطع روابط به همکاری و نزدیکی روابط بر اساس رئالیسم مشروط مبتنی بر اولویت دادن به همکاری به جای رقابت در روابط قدرتهای رقیب برای کسب منافع، قابل تبیین است. روش تحقیق دراین مقاله کیفی با رویکرد تبیینی-توصیفی است.
The developments that began in the Middle East in 2011 had consequences. The protests against Assad caused crises and the emergence of the most violent terrorist groups, and took on an international dimension. A crisis that has shaken regional and supra-regional powers such as Turkey and Russia. Turkey entered the field because of its borders and the threats posed by terrorist groups, and Russia, in order to maintain its economic and military ties with Syria, and to avoid reducing its influence in the Middle East. Russia and Turkey previously had extensive cooperation, which was opposed by the Syrian crisis and the two countries' positions, culminating in the downing of a Russian fighter jet on the Syrian border and the severance of all ties with Turkey. But, once again, the two countries turned to cooperation. The purpose of this study is to explain the relations between Russia and Turkey in the Syrian crisis from the perspective of contingent realism. The main question is what theoretical model can be used to explain the relations between Russia and Turkey in the Syrian crisis? In response to the main question, the research hypothesis is based on the fact that Russia-Turkey relations are based on the transformation from the phase of tension and severance to cooperation and closeness of relations based on contingent realism based on prioritizing cooperation rather than competition in rival power relations. It can be explained for profit. The research method in this article is qualitative with an explanatory-descriptive approach.
Machine summary:
حال سوال اصلی به این صورت مطرح میشود که : روابط روسیه و ترکیه در بحران سوریه براساس چه الگوی نظری قابل تبیین است ؟ فرضیه ایـن پـژوهش ایـن است که روابط روسیه و ترکیه با توجه به تحول از فاز تنش و قطع روابط به همکاری و ١٩١ / نزدیکی روابط بر اساس رئالیسم مشروط مبتنی بر اولویـت دادن بـه همکـاری بـه جـای رقابت در روابط قدرت های رقیب برای کسب منافع ، قابل تبیـین اسـت .
مقالات گونـاگونی در دیگـر حوزه هـا دربـاره روابط روسیه و ترکیه و سوریه از جنبـه های مختلـف ، رویکردهـا، تـاثیرات ، تعارضـات ، راهبردها، روابط تاریخی و سیاسی مورد پژوهش قرار گرفته است ، که به شرح زیر است : حیدری (١٣٩٩) در مقاله ای با عنـوان "تبیـین افـول اقتـدار دولـت سـوریه از منظـر مکاتب روابط بین الملل " تضعیف اقتدار دولت ها در نظام بین المللـی، را در نتیجـه فشـار دو نیــروی محرکــه قــوی و مــوازی، ملــی و بین المللــی میدانــد و تضــعیف نقــش و کارکردهای داخلی دولت ها و در پی آن وقوع تغییرات و تحولات خشونت بار داخلی، و فشار قدرت های بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای، عنصر اصلی دولت یعنی حاکمیـت آن را ١٩٢ به چالش کشیده و افول اقتدار آن را در عرصـه س رقـم میزنـد کـه ایـن / موضوع در مورد کشور سوریه صدق میکند.