Abstract:
منظومه ی«حیدر بابایه سلام»که شهریار، شاعر پر آوازه ایران ، آن را دردوران
میانسالی خود ودر پی یک تحول روحی عمیق ، سروده است ، درواقع
شعربلندی است که شاعر طی آن خاطرات دوران کودکی خود در دامان طبیعت
ناب را به زبان مادری خویش شرح داده است. هدف شاعر از این اقدام
ادای دین به زادگاه خود و هم چنین ایجاد طعمی خوش در ذائقه محلی ها
به خصوص همبازی های دوران کودکی خویش بوده است
شاعر در این منظومه ی ارزشمند، ضمن شخصیت بخشی به کوه حیدر بابا
که درمجاورت زادگاهش قرار دارد او را به عنوان مخاطب و شاهد وقایع و
نیز انعکاس دهنده ی ناله های شاعر به آفاق و انفس، انتخاب نموده است.
محتوای شاعرانه این شاهکار ادبی که هم چون مرهمی بر زخم دل انسان
امروزی دور افتاده از طبیعت و اسیر در چنگال سیمان و آهن است ، دارای
چنان قابلیتی است که به سرعت توانسته مرزها را در نوردد ، به ده ها زبان و
گویش گوناگون ترجمه شود و از همه ی فرهنگ ها و ملیت ها دل برباید.
Machine summary:
اگر اين عقيده را بپذيريم كه اثر هنري هر هنرمند، در عين حال كه از عمق روح او تراوش نموده است، بيشترين تأثير را نيز بر روي روح خود هنرمند ميگذارد، به جرأت ميتوان گفت كه شهريار نيز پس از سرودن منظومهي "حيدربابايه سلام" و قطعهي "اي واي مادرم" به عنوان آخرين "كوكبهي اشك وداع" از شعر، خود نيز با تأثيرپذيري عميق از اين دو منظومه، به ناگاه در مييابد كه اينك نه فقط با مادر و با شعر وداع نموده بلكه جواني خود را نيز از دست داده و با نزديك شدن به مرز پنجاه سالگي، شتابانتر از قبل در حال گام برداشتن به سوي سرنوشت محتوم خويش – كه سرنوشت مشترك همه انسان هاست – ميباشد و مگر نه اينكه خود سروده است كه: حيدر بابا، دونيا يالان دونيا دير، سليماندان، نوحدان قالان دونيا دير، اوغول دوغان، درده سالان دونيا دير هر كيمسيه هر نه وئريب، آليبدي افلا طوننان بير قوري آد قاليبدي و مگرنه اينكه خود درهمين منظومهي حيدر بابا، ازهمبازيهاي دورانكودكي خود، " ننه قیز" و "رخشنده" خواسته استكه: بيلسينلركي آدام گئدر، آد قالار ياخشي- پيسدن آغيزدا بير داد قالار پس خود چرا شخصا این سرنوشت محتـوم را هماهنگ با تحـول روحی خویش تعیین ننماید؟...