Abstract:
عوامل جغرافیایی به ویژه همجواری، به عنوان عنصر مهمی در روابط کشورها نقش آفرینی میکند و بدون در نظر گرفتن آن، برآورد امنیت و منافع ملی آنها امری ناممکن است. شناخت میزان توانایی و آسیب پذیری کشورها، تابع شرایط جغرافیایی و ژئوپلیتیک هر کشور است؛ اما به عنوان یک اصل کلی در سرتاسر جهان، همسایگان از نقش منحصر به فرد ویژه در سیاستهای راهبردی هر کشور برخوردارند. پاکستان در منطقه شبه قاره، کشوری است که تنها بیش از نیم قرن از تاسیس آن میگذرد؛ اما در همین تاریخ اندک موجب بحرانهای عمدای در منطقه شده است. بسیاری از کارشناسان، پاکستان را بزرگترین خطر برای امنیت جنوب غرب آسیا و صلح بینالمللی میدانند. این کشور محرک اصلی ارعابگری مانند: فروپاشیها، خشونتها، اعمال تروریستی و به عنوان یک همسایه بد، مسئول آموزشی و تمویل تروریستها و گروههای تندرو بوده و هست. به طور طبیعی چنین وضعیتی قطعا بر محیط پیرامونی همسایگان تاثیرگذاری فراوانی خواهد داشت. پاکستان از زمان استقلال، همواره گرفتار برخوردهای پیاپی فرقهای و گسترش چشمگیر افراطیگری بوده است. نگرانی عمده این است که گروههای اسلامی این کشور، بنیادگرا و افراطیاند و به طور طبیعی محیط داخلی همسایگان پاکستان از جمله ایران را تحت تاثیر خود قرار میدهد. بر این اساس پرسش اصلی این پژوهش این است که مهمترین چالش و منابع سیاسی- امنیتی در روابط ایران و پاکستان چیست؟ نویسنده معتقد است روند منازعات ایران و پاکستان حول مسائل ایدئولوژیک به نمایندگی مذهب میباشد و کشورها و سازمانهای ضد شیعی به دلیل جلوگیری از صدور انقلاب ایران به فعالیتهای گسترده ضد شیعی و ضد ایرانی پرداختند و مناطق جنوب شرق و مرزهای قومی را به شدت متاثر کردند.
Geographical factors, especially the proximity continues to be an important element in relations between the countries involved,And regardless of relations with neighbors is impossible to estimate their security and national interests.Pakistan since independence, has caught a row sectarian conflict and the spread of extremism has been remarkable.A major concern is that the country's Islamic fundamentalist and radical groups and Pakistan's neighbors, including Iran's indoor naturally influenced by that.The main question of this study is that the most important security challenges and political resources in relations between Iran and Pakistan?The author believes that the Iran-Pakistan conflict over ideological issues on behalf religiousAnd also after the Islamic Revolution of Iran, against the Shia countries and organizations to prevent Iran from exporting revolution to the massive anti-Shi'ite and anti-Iranian activities paid And South East regions and ethnic lines was severely affected.Materials and Methods In this cross-sectional study is based on qualitative methods.Collecting data from written sources and the Internet
Machine summary:
پس از انقلاب اسلامي شيعي در ايران که قدرت گيري شيعيان را در منطقه افزايش مي- داد، سعوديها مدارس ديني خود را در کشورهاي منطقه گسترش دادند و آموزش اسلام را با گرايش وهابيت بين مردمان منطقه جنوب و جنوب غربي آسيا بيش از پيش دنبال کردند، وهابيت از جمله دين هاي ساختگي استعمار کهنه انگليس است که با ترويج عقايد خاص در قلب جهان اسلام (عربستان سعودي) شکل گرفت و در حال حاضر يکي از موارد چالش برانگيز و عامل افتراق مسلمانان جهان شده است .
در پي وقوع جنگ داخلي سوريه و حمايت عربستان از گروههاي صلح شورشي اين کشور در مقابل حکومت بشار اسد (متحد جمهوري اسلامي)، پاکستان به عنوان يکي از گزينه هاي اصلي تامين صلاح براي اين گروهها از سوي عربستان سعودي مطرح شده است .
(محمدي و احدي،٢٦٣:١٣٩٤) با اين همه اصولات در بسط نفوذ وهابيت به نمايندگي عربستان بايد اذعان داشت نفوذ و قدرت اجتماعي شيعه پس از انقلاب از جمله دلايلي بود که باعث شد گروههاي وهابي از خود حساسيت نشان دهند و از سال ١٩٨٣ ميلادي خشونت هاي گسترده عليه شيعيان در پاکستان اعمال کنند.
شکل گيري گروههاي افراطي مذهبي در ١٦٢ پاکستان و ايران (جندالله ، جيش العدل، انصار) نمونه اي از منازعات ايدئولوژيک دو کشور است که ISI بنا به دلايلي و برخي از رژيم هاي منطقه اي (عربستان سعودي) بيشتر از ديگران از اين گروههاي تروريستي حمايت ميکنند.