Abstract:
انسان حق تعیین سرنوشت خویش را دارد و تنها او بر حقوق مالی خویش مسلط است. نظم و انضباط اجتماعی نیز در جامعه ایجاب میکند که حقوق مالی اشخاص از ثبات نسبی برخوردار باشد و در معرض تزلزل و تشویش ناشی از مداخلۀ دیگران قرار داده نشود. به موجب اصل عدم مداخله، امکان دخالت در حقوق مالی بدون ارادۀ صاحب حق مالی وجود ندارد.
اعتبار این اصل ازطریق پارهای از اصول مبنایی نظیر اصل کرامت، برابری و آزادی انسانها و حق تعیین سرنوشت قابل اثبات است. به موجب اصل نخست، خداوند با بخشیدن نعمت تعقل و برتریدادن انسان بر سایر مخلوقات، انسان را تکریم کرده است و براساس اصل دوم، انسانها در ذات و خلقت با یکدیگر برابرند و هیچ موجبی برای تقدم برخی از انسانها وجود ندارد؛ از منظر اصل سوم، آزادی انسان ایجاب میکند که آزادنه و خلّاقانه تصمیم بگیرد و تصمیمگیرندۀ خارجی نقشی در تحمیل اراده به وی نداشته باشد و در آخر تعیین سرنوشت حق هر انسانی است که با ارادۀ خویش میتواند آن را تعیین کند. در این مقاله نویسنده از طریق تحلیل محتوایی و توصیفی، ضمن معرفی اصل عدم مداخله در حقوق مالی دیگری، مبانی آن را تبیین کرده است.
Man has the right to determine his own destiny and he alone is in control of his financial rights. Social order in society causes the financial rights of individuals to be relatively stable and not to be exposed to instability due to the intervention of others. According to the principle of non-interference, it is not possible to interfere in financial rights without the will of the owner of the financial right.
The validity of this principle through some basic principles such as; The principle of dignity, equality and freedom of human beings and the right to self-determination can be proved; According to the first principle, God has honored man by giving him the blessing of reason and giving man superiority over other creatures. According to the second principle, human beings are equal in nature and creation, and there is no reason for some human beings to take precedence. From the perspective of the third principle, human freedom requires that one decide freely and creatively and that the external decision-maker has no role in imposing his will on him and in the end, determining the destiny is the right of every human being who can determine it by his own will. In this article, the author has explained its principles through content and descriptive analysis, while introducing the principle of non-interference in other financial rights.
Machine summary:
به موجب اصل نخست، خداوند با بخشیدن نعمت تعقل و برتریدادن انسان بر سایر مخلوقات، انسان را تکریم کرده است و براساس اصل دوم، انسانها در ذات و خلقت با یکدیگر برابرند و هیچ موجبی برای تقدم برخی از انسانها وجود ندارد؛ از منظر اصل سوم، آزادی انسان ایجاب میکند که آزادنه و خلّاقانه تصمیم بگیرد و تصمیمگیرندۀ خارجی نقشی در تحمیل اراده به وی نداشته باشد و در آخر تعیین سرنوشت حق هر انسانی است که با ارادۀ خویش میتواند آن را تعیین کند.
در این مکتب از یکسو، اراده زمانی میتواند منشأ اثر باشد که ضرورتهای اجتماعی نفوذ و کارکرد اراده را بهرسمیت شناخته باشند؛ ازاینرو، تفسیر محدود از ارادۀ مداخلهگر موجب میشود تا اصولاً امکانی برای مداخله در حقوق مالی دیگری وجود نداشته باشد؛ ازسوی دیگر، ایجاد انضباط اجتماعی یکی از غایتهای مهمی است که در این مکتب پذیرفته میشود(لیتل، ۱۳۷۳: ص 21).
همۀ انسانها در برخورداری از زیربناییترین حقوق فردی و جمعی، مانند حق حیات، حق امنیت مالی و جانی، حق مالکیت، حق اشتغال و سایر حقوق و آزادیهای اساسی با هم برابرند؛ این برابری موجب ایجاد فضای حقوقی مبتنیبر عدم ترجیح انسانها بر همدیگر میشود و مبنای خلق یک قاعدۀ جهانشمول قرار میگیرد که عبارت است از نفی دخالت دیگران در امور شخصی و توان تصمیمگیری افراد به این دلیل ساده که همه در موقعیتی برابر هستند و کسی بر دیگری اولی نیست که حقی بر نظارت یا دخالت برای خود قائل شود.
نتیجهگیری یکی از اصول مسلم حقوقی، اصل عدم مداخله در حقوق مالی دیگری است.