Abstract:
پارادایم بر پایۀ نگرش فلسفی و اعتقادی با صبغۀ منطقی و عقلی، که اندیشمندان بهعنوان اصول موضوعه به آن باور دارند، فرایند تولید علم را هدایت میکند. پارادایمهای رایج در علوم انسانی عبارتاند از: پارادایم اثباتگرایانه (پوزیتیویستی)، تفسیری (تفهمی)، انتقادی (ساختارگرا). از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺗﻤﺪن ﻏﺮب در ﭼﻨﺪ ﻗﺮن اﺧﯿﺮ، ﭘﯿﺸﺮو و ﺟﻠﻮدار ﻋﺮﺻﮥ ﻋﻠﻢ ﺑﻮده اﺳﺖ، ﻋﻠﻮم ﻣﻮﺟﻮد در داﻧﺸﮕﺎهها، ﺑﻪویژه در ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﻣﺤﺼﻮل ﺗﻔﮑﺮ و ترجمۀ ﺗﻤﺪن ﻏﺮﺑﯽ اﺳﺖ. مبانی پارادایمیک علوم ﻏﺮبی در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺒﺎﻧﯽ اﺳﻼﻣﯽ است؛ با توجه به اینکه شهر بر ابعاد روحی، روانی، فکری و جسمی شهروندان تأثیرگذار است و کالبد و فضای شهر نشاندهندۀ نوع فرهنگ، ارزش و اعتقادات جامعه است، برای تحقق شهر اسلامی نمیتوان از پارادایمهای رایج در علوم انسانی، به دلیل تفاوتهای بنیادی که با نگاه اسلام دارد، استفاده کرد؛ ازاینرو، باید چهارچوب فکری منطبق بر نگاه دینی در تحقق شهر اسلامی تولید شود، نظریات علوم اسلامی با توجه به وابستگی به دین باید علاوهبر اثبات استنادشان به منابع و معارف اسلامی از کارآمدی مناسب برخوردار باشند و توان رقابت و برتری نسبت به سایرین را داشته باشند. نوع تحقیق در این نوشتار بنیادی و روش جمعآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای است.
Paradigm guides the science production process based on philosophical and doctrinal views with logical and rational condition which intellectuals believe in as enacted principles. Current paradigms in humanities are: Positivist, interpretive (understanding), critical (structural). Since western civilization has been pioneer in science production in recent centuries, existing science in universities, especially in humanities are products of translating western civilization and thinking based on it. The paradigmatic principals of western science are versus the Islamic principles. Considering that city affects the spiritual, psychological, mental and physical status of citizens and the body and atmosphere of the city reflects the culture, values and beliefs of the society, current paradigms in humanities canchr('39')t be used to achieve Islamic city because of their fundamental differences with Islamic view. Therefore, an intellectual framework should be produced in accordance with religious view to achieve Islamic city. In addition to prove their citation to Islamic references and teachings because of relation to Islamic science, Islamic theories should have the efficiency and power to compete with and defeat current ones. This paper is a fundamental research and data are collected through documents and records.
Machine summary:
مبانی پارادایمیک علوم ﻏﺮبی در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺒﺎﻧﯽ اﺳﻼﻣﯽ است؛ با توجه به اینکه شهر بر ابعاد روحی، روانی، فکری و جسمی شهروندان تأثیرگذار است و کالبد و فضای شهر نشاندهندۀ نوع فرهنگ، ارزش و اعتقادات جامعه است، برای تحقق شهر اسلامی نمیتوان از پارادایمهای رایج در علوم انسانی، به دلیل تفاوتهای بنیادی که با نگاه اسلام دارد، استفاده کرد؛ ازاینرو، باید چهارچوب فکری منطبق بر نگاه دینی در تحقق شهر اسلامی تولید شود، نظریات علوم اسلامی با توجه به وابستگی به دین باید علاوهبر اثبات استنادشان به منابع و معارف اسلامی از کارآمدی مناسب برخوردار باشند و توان رقابت و برتری نسبت به سایرین را داشته باشند.
علت برتری نظر اسلام در اصل عینیت بر تفسیر غیراسلامی این است که لزوم و ضرورت آزمونپذیری همگانی در تمام علوم محل تردید است (بوستان و همکاران، 1395:ص78 ) کارکرد این اصل در سیستم شهرسازی اسلامی در شهرسازی اسلامی میتوان از گزارههای دینی و معارف دینی، که مطابق با واقعیت هستند، استفاده کرد و درعینحال از علم تجربی موجه نیز بهره برد.
کارکرد اصل هستیشناسانۀ برایندی در سیستم شهرسازی اسلامی هنگام طراحی کالبد ـ فضا و مکانیابی کاربریها در شهر توجه به این نکته ضروری است که ایجاد کالبد ـ فضا، به علت قرارگرفتن در شبکۀ شهرها، دارای اثری برایندی خواهند بود؛ ازاینرو، چگونگی ارتباط و همسویی ساخت و ایجاد کالبد ـ فضا و کاربریها در جهت تحقق هدف واحد که استفادۀ بهینه از شهر برای اثرگذاری مطلوب در شبکۀ هستی است، ضرورت دارد.