Abstract:
تابعیت مادر سایر حقوق شناخته می شود و مهاجر در خوش بینانه ترین حالت از حداقل حقوق شناخته شده برخوردار می شود. حال پرسش این است که حقوق تابعیت مهاجر از نظر فقه اهلبیت و حقوق ایران و افغانستان چگونه است؟ این نگارش، در تبیین جایگاه حق بر تابعیت مهاجر و اثبات تابعیت ایمانی در فقه اهلبیت می کوشد و کاستیهای موجود در حقوق ایران و افغانستان و فاصلۀ آن از فقه اهلبیت را دنبال می کند. براساس دستاوردهای این پژوهش، فقه اهلبیت تابعیت ایمانی را برای برخورداری از حقوق عادلانه کافی می داند و تقدم تابعیت ملی طبق حقوق دو کشور، خلاف آموزه های فقه اهلبیت است. حقوق ایران و افغانستان اصل حق بر تابعیت مهاجر را پذیرفته ولی شرایط دشواری را وضع کرده اند. همچنین قوانین تابعیت افغانستان چه در اصل اعطای تابعیت و چه در محدودیتهای پس از دریافت آن، در مقایسه با قوانین ایران، وضعیت بهتری برای مهاجر دارد.
Nationality is considered to be one the most important manifestations of civil,political and cultural rights. In the most optimistic scenario, a migrant enjoys theleast recognized right. What is the nationality of an immigrant according to thejuridical teachings of the Ahlulbayt and Iranian and Afghan laws? Based on thejuristic teachings of Ahlulbayt, there is no difference between an immigrant and anon-immigrant since both of them come from the nation of Islam, and a faithorientednationality or citizenship, therefore, would suffice. As per the Iranian andAfghan laws, the 'national' citizenship precedes faith-oriented nationality. This studyaims to examine and explain the right to the nationality of an immigrant according tojurisprudence and statutory law. The findings are as follows: 1) Faith-orientednationality would be sufficient according to Ahlulbayt to enjoy privileges and rights.2) The statutory laws of the two countries give precedence to national citizenship over faith-oriented nationality. 3) Both countries have accepted the right of animmigrant to nationality but they have legislated rules which make it impossible forimmigrants to attain their rights comparison to Iranian laws.
Machine summary:
امروزه برخی دولت های اسq می پیشگام تقلید از قوانین غربی هستند؛ درحالی که در بسیاری از همین کشورهای غربی ، ویزای ورودی برداشته شده است و شهروندانشان از بسیاری حقوق در غیر از کشورهای خود برخوردارند (معاهده شینگن ، ١٤ ژوئن ١٩٨٥)؛ اما کشورهای اسq می سخت تر از آنان عمل کرده و برای مسلمانی که تابعیت کشور آنان را ندارد، دشوارترین قوانین را وضع کرده اند (قانون ورود و اقامت اتباع خارجه در ایران، ١٣١٠/٠٢/١٩).
براساس واکاوی «حق تابعیت مهاجر» در فقه اهل بیت و قوانین حقوقی ایران و افغانستان این روش ، اگر فرد مسلمانی از دولت اسq می پاکستان به دولت اسq می عربستان برود و فرزندش در عربستان متولد شود، چنانچه روش تابعیت عربستان از نوع خون باشد، به کودک تابعیت داده نمی شود؛ زیرا پدر کودک هنگام تولد او تابعیت پاکستان را داشته و طبق روش خون ، کودک هم پاکستانی است نه عربستانی.
کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آنها در ایران متولد شده است ، به وجود آمده اند (قانون مدنی ایران، بند ٤) (درحال حاضر این مورد محل توجه قرار نمی گیرد و قیودی زیادی بر آن زده شده است از جمله اینکه متولدشده در ایران گواهی و٨دت معتبر داشته باشد)؛ واکاوی «حق تابعیت مهاجر» در فقه اهل بیت و قوانین حقوقی ایران و افغانستان ٣.