Abstract:
اهمیت زاد و بوم، توجه به منطقه ای تاریخی و اصولاً عنایت داشتن به سرزمینی که شاعر یا نویسنده در یکی از ابعاد زندگیاش از آن به نیکی یا بدی یاد میکند. موضوعی است که در طول تاریخ به آن توجه فراوان شده است. نزار قبانی شاعر نوپرداز عرب و اخوان ثالث از شاعران معاصر ایران، به بیروت و شوش، در نهایت عظمت، با چشمیاشکبار نگریسته اند. هر دو شاعر با زبانی گویا، آهنگین و لحنی آمیخته با تأسف و تحسر به دوران بسامان و آبادان و ویرانی این دو سرزمین پرداخته اند. مقایسه این دو اثر با تکیه بر نگرش و گزینش اخوان در شهر شوش و نزار قبانی در شهر بیروت و علت اهمیت این دو مکان در نظر آنان به وجه اشتراکات و دقیقههای ادبی در دو قصیده پرداخته ایم
The importance of home and birthplace and how regretfully or joyfully poets and writers think about them have always been the subject of consideration throughout history. Nizar Qabbani, the Arab innovator poet, and Akhavan Saless, the Iranian contemporary poet, have viewed Beirut and Susa respectively in a mournful and tearful tone recollecting their affluence and destruction in the past in their poems. This paper compares two odes of the poets to argue the importance of these two places in their depictions
Machine summary:
اما مقايســه ميان دو شــعر شوش (اخوان )، بيروت (نزار قباني ) ظاهرا امري است که بايد در قلمرو ادبيات تطبيقي مورد بررســي قرار گيرد.
حال بايد ديد چه وجوه اشتراک و افتراقي ميان اين دو شعر وجود دارد؟ تا چه اندازه کار اين شاعران ارزش ادبي دارد؟ و چرا اين مکان ها، مورد توجه قرار گرفته است ؟ پيشينه عشــق به وطن ، يا توجه به منطقه اي تاريخي که در گذرگاه روزگار دســت خوش حوادثي قرار گرفته و دســت چپاول بيگانگان ســبب ويراني آن شــده از ديرباز مورد توجه بســياري از شاعران و نويسندگان بوده اســت که به اوضاع سياسي - اجتماعي ، فرهنگي ، روحي و دروني خويش اشــاره کرده اند.
(اخوان ثالث ، ١٣٧٥ :١٦٦) به اين ترتيب مي بينيم که خاســتگاه مکان (شــهر شوش ) در اين قصيده از يک سو حقيقت اســت و از سويي ديگر به افسانه ها پيوسته است ، زيرا همان طورکه اشاره شد از شــوش "دانيال و بخت بيدارش و...
حال اگر زبان عاطفي را براي شــعر شــوش به کار ببريم پر بيراه نرفته ايم به جرأت مي توان گفت که اخوان در همه ي اشــعار خويش اعم از اين که از سياست سرچشمه گرفته يا از تاريخ و فرهنگ يا از شــرايط روحي خود با زباني عاطفي سخن مي گويد زبان عاطفي اخوان اغلب از نوع دوم است و در بيشتر موارد يأس شکست ، دلسوزي ، لحظات غم انگيز و....
»(کفافي ، ١٣٨٢: ١١) از وجوه اشــتراک ميان شــعر شــوش اخوان و بيروت نزار مي توان به سهل و ممتنع بودن زبان آن ها اشــاره کرد که هر خواننده ي آشــنا به ادبيات اين مشــخصه را در شعر آنان مي يابد.