Abstract:
از داستان رستم و سهراب، به دلیل بهرهمندی از عناصر دراماتیک و جذّابیتهای داستانی، تاکنون نمایشنامه، اپرا و فیلمنامههایی بسیار اقتباس شده است. این داستان از برجستهترین و تاملبرانگیزترین داستانهای شاهنامه است کـه در آن پدر و پسر بهحکم سرنوشت، در بـرابـر یکدیگر قرار میگیرند. یکی از این اقتباسها، پویانمایی «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند در سال ١٣٩٢ است. ازآنجاکه ساخت پویانمایی در کشور ما نـوپاست و نیـاز بـه زیرساختهایی دارد که به اعتقاد نویسندگان این جستار مهمترین آن فیلمنامه است؛ لذا بر آن شدیم تا فیلمنامۀ این پویانمایی را با معیارهای کتاب چگونه از هر چیزی فیلمنامه اقتباس کنیم؟ اثر ریچارد کریوولن که مهمترین مرجع نگارش فیلمنامههای اقتباسی است، مقایسه کنیم تا به هدف این پژوهش که کمک به نگارش اصولی و یافتن لغزشهای فیلمنامههای اقتباسی از آثار کهن ادبیات این مرزوبوم است، بر اساس نمونۀ موردی حاضر دست یابیم. از این منظر با مقایسۀ اصل داستان در شاهنامه و پویانمایی، این نتیجه به دست آمده است که متن شاهنامه منطبق با الگوی ساختاری- محتوایی کریوولن است؛ ولی فیلمنامۀ پویانمایی اقتباسی، کموکاستیهایی دارد که عبارت است از: نپرداختن به تبیین نوع اقتباس، در نظر نگرفتن روح داستان، تغییر ناگهانی پایان داستان بدون فراهم آمدن زمینههای آن از پیش، تغییر درونمایۀ اثر، عدم معرفی آفرینندۀ داستان. ضمن اینکه با این دگرگونی، اثر را از ژانر اصلی حماسی-تراژدی خود خارج کرده، باعث ایجاد شبهۀ نوعی تحریف در داستانی چنین محبوب شده است.
Due to having dramatic and story appeals, many dramas, operas, and screenplays were adapted from the tale of Rostam and Sohrab so far. This tale is one of the most prominent and controversial stories in Shahnameh in which destiny brings father and son in two opposing sides. One such adaptation is the animation of Rostam and Sohrab produced by Kianoush Dalvand in 1392. Since production of animation in our country is quite new and needs substructures according to the writers of this article the most important of which is screenplay hence the purpose of this article is to compare and contrast the screenplay of this animation with the criteria proposed in Richard Krevolin’s book “How to adapt anything into a screenplay” which is the most important reference in writing screenplay adaptations. This comparison further provides aid to systematic writing and finds errors in the screenplay adaptations produced from the masterpieces of Persian land’s literature. From this perspective and with the comparison of the genuine story with its animation copy it was concluded that the Shahnameh text lends itself well with the structure and content proposed by Krevolin, yet the animated screenplay adaptation has certain discrepancies such as not dealing with the genre of adaptation, not considering the spirit of the tale, sudden change in the story’s end without providing the foregrounds, changing the tale’s theme, and not introducing the tale’s author. Furthermore, alterations made in the tale caused the work to get out of its main genre which is tragic epic, and thereby induced distortion in such popular tale.
Machine summary:
عظمت و قدرت هراس انگیز سرنوشت که سرانجام پسر را به دست پدر تباه میکند و فاجعۀ رستم و سهراب را پدید میآورد، هیچ جا این اندازه نمایان نیست و از همین روست که نقادان ، این اثر فردوسی را شاه کاری بزرگ تلقی کرده و گاه آن را با بزرگ ترین تراژدیهای یونان برابر شمرده اند» (زرین کوب ، ١٣٨٠: ٢٣-٢٤) و به این داستان ، در زمینه های ادبی و هنری از منظومه و نگارگری گرفته تا تئاتر و سینما اقبال فراوان شده است .
پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که فیلم نامه در اثر اقتباسی از متون اساطیری تا چه حد میتواند با اصل داستان اختلاف داشته باشد؟ و این کـه معیارهای فیلم نامۀ اقتباسی کریوولن تا چه اندازه با فیلم نامۀ پویانمایی و نیز داستان شاهنامه منطبق است ؟ در پژوهش حاضر، سه حوزه با هم تلاقی یافته است : اسطوره ، نقد ادبی و هنری و اقتباس سینمایی و برآنیم تا این اسطوره را از منظر الگوی اقتباس ریچارد کـریوولن ، 1 فیلم نامه نویس ، نویسنده و استاد فیلم نامه نویسی و طراح صحنه پردازی، با برداشت سینمایی پویانمایی رستم و سهراب به کارگردانی کیانوش دالوند، تحلیل کنیم .