Abstract:
اطفال سهوالدی، محصول نوعی تلقیح مصنوعی هستند که با طرح اصلاح ژنتیکی مورد نظر، با صورتهایی که تاکنون در زمینۀ تلقیح مصنوعی مطرح بوده، متفاوت است. این مسئله پیامدهای مختلفی درپی دارد و پای مباحث بسیاری را در حوزۀ اخلاق، فقه و حقوق به میان میکشد. از جمله مهمترین مسائل فقهی ـ حقوقی مربوط به این مسئله، بررسی آن از دو جهت تکلیفی و وضعی است. جستار حاضر با در نظر گرفتن اهمیت این دو بحث، به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی به انواع تلقیح مصنوعی، نوع مورد نظر در موضوع اطفال سهوالدی، و احکام و آثار وضعی این موضوع پرداخته است. پس از طرح مسائل مرتبط، از جهت تکلیفی با توجه به اقوال مختلف فقها، در نهایت رأی به جواز این فرایند داده شده است. اما در حکم تکلیفی، قول به تفصیل و احراز نسب به معنای حداقلی در همۀ صورتها و برای همۀ افراد دخیل در فرایند برگزیده شده و در مواردی نیز حکم نسب به معنای حداکثری ترجیح داده شده است. مسئلۀ مورد بحث به دلیل نوپیدایی، بررسی بسیار بیشتری نیازمند است. ضعف قانونگذاری نیز در این زمینه کاملاً مشهود میباشد که نهادهای قانونگذار با توجه به ابعاد مختلف فقهی، باید به آن بپردازند و این ضعف را برطرف کنند.
One of the emerging issues in this field that is less than a decade old is the issue of three-Parent Babies, which solved a dangerous genetic defect (mitochondrial defect). Three-Parent Babies come into being through artificial insemination with the genetic modification, which is different from other artificial insemination so far. This has various implications and raises many issues in the field of ethics, jurisprudence and law. One of the most important jurisprudential issues related to this issue is study about its tow religious sides: whether it’s permissible or not; and its obligatory side. Considering the importance of these two discussions, this article descriptive-analytically deals with the types of artificial insemination, the type considered in the issue of three-parent babies, and its ordinances and effects. After dealing with the issues, due to the different opinions of the Islamic jurists (fuqaha), this paper’s final voting is to prefer the approval of that process. But in the obligatory side, it is accepted a detailed position: a minimal sense of that obligatory to all persons involved in that process.
Machine summary:
در ادبيات حقـوقي در مورد تعريف اصطلاح تلقيح مصنوعي، تعاريف مختلفي مييابيم ؛ از جمله : «لقاح مصنوعي عبارت است از قرار دادن نطفه ي مرد در رحم زن ، بدون آنکه بين آنان نزديکي واقع شود؛ چنان که کسي با آلات مخصوص ، نطفـه ي مـردي را در رحـم زنـي قـرار دهـد» (امامي، ١٣٥٠،ج ٣، ص ٢١٤).
قول به تفصيل ميتوان جواز يا منع را به تفصيل قائل شد که البته انواع سه گانه اي در آن قابل طرح است : (الف ) جواز مطلق بين زوجين و جواز مشروط بين بيگانگان بنا به نظر اين گروه ، تلقيح مصنوعي اگر ميان زوجين باشد (AIH)، چه داخل رحمي (IUI) چه خارج رحمي (IVF)، جايز اسـت .
استدلال اين گروه اين است که تلقيح به شيوه ي داخل رحمي به دليل روايت هاي خاص قرار دادن نطفه ي بيگانـه در رحـم بيگانـه ، حـرام اسـت ؛ امـا نسبت به ترکيب اسپرم و تخمک دو بيگانه در خارج از رحم ، دليلي بر منع يافت نميشود؛ پس اصل آن جايز است (ميرهاشـمي، ١٣٨٣، ص ٩٥).
٥. آثار نسب در صورت هاي مختلف تلقيح مصنوعي در اين بحث نيز سه نظريه ي کلي قابل طرح است : (الف ) همه ي آثار، (ب ) هيچ يک از آثار، (ج ) قول به تفصيل .
با اين بيان ، قول معروف و مشهور بين معاصران اين است که اگر صاحب اسپرم ، شوهر و صاحب تخمک ، همسر او باشـد (AIH)، طفل حاصل از تلقيح مصنوعي، به هر دو ملحق و فرزند آن دو محسوب مي شود (توضيح المسائل مراجع ، ١٣٨٥، ج ٢، ص ٩١٣).