Abstract:
این تحقیق با هدف توصیف نیمرخ شخصیتی محققان شاغل در یک سازمان صنعتی انجام شده است. بدین منظور از پرسشنامههای سنخ سنجی مایرز بریگز، پرسشنامه هوش هیجانی بارآن و پرسشنامه خلاقیت عابدی استفاده شد. گروه خونی محققان و نمره ارزیابی عملکرد آنان نیز از سیستم منابع انسانی شرکت استخراج گردید. نمونه این تحقیق 100 کارمند شاغل در بخش تحقیق و توسعه یک شرکت فعال در حوزه الکترونیک است که میانگین سابقه کاری آنان 14 سال بود. تحلیل دادهها با بسته نرمافزاریSPSS16 نشان داد که 25 درصد محققان دارای تیپ شخصیتیISTJ و 21 درصد دارای تیپ شخصیتیISTP هستند. همچنین 69 درصد شخصیت درونگرا و 31 درصد شخصیت برونگرا دارند. از سوی دیگر در میان محققان فراوانی گروههای خونیB و AB بیشتر از میزان مورد انتظار بوده و گروه خونیA از فراوانی مورد انتظار کمتر است. علاوه بر این گروه خونی، تاثیری بر عملکرد، هوش هیجانی و خلاقیت کارکنان ندارد. معادله رگرسیون نیز نشان داد که ارتباط میان عملکرد با هوش هیجانی و خلاقیت محققان معنادار نیست. اگرچه ارتباط معناداری میان خلاقیت و هوش هیجانی محققان مشاهده میشود
The aim of this study was to describe the personality profile of R&D workers in a manufacturing company. The Myers-Briggs Type Indicator (MBTI), Bar-On Emotional Quantity Questionnaire, and, Abedi Creativity Questionnaire used to describe the psychological preferences. Blood type and works performances grade collected too. We tested a sample of 100 R&D workers in an Electronic manufacturing company and Instrument for data analyzing was SPSS16 software package. This article finds that about 25 percent of R&D workers were ISTJ and almost 21 percent were ISTP. About 69 percent were Introverts and 31 percent were extraverts. The B and AB blood types exhibited a large deviation from expected distribution. The analysis between blood type and performance, EQ, and, Creativity, revealed no significant relationship between these variables. The relationship between performance, creativity, and, EQ revealed no significant relationship too. However the relationship between EQ and creativity was significant.
Machine summary:
يا اين که آيا ميبايست متغيرهايي نظير هوش هيجاني و خلاقيت را که در ساير تحقيقات به عنوان عامل تعيين کننـده موفقيـت مطـرح شـده است (لوسـي و همکـاران، ٢٠١٣) بـه عنـوان معيـار انتخاب و گزينش محققان در نظر گرفت .
حتي از اين پرسشنامه در تحقيقات متعدد در خصوص رابطه ميان تيپهاي شخصيتي و رفتارهايي نظير تصميم گيري، مديريت تعارض، سـبکهاي رهبـري، نقشـهاي سـازماني، 3 سيستم هاي اطلاعاتي و اثربخشي مديريتي نيز استفاده شده است (گاردنر، مارتينکو، ١٩٩٦) .
در اين زمينه تحقيقات جوکار و البـرزي کـه بـه منظـور بررسـي تـاثير پـنج صـفت اصلي بر خلاقيت انجام شده نشان داد که ميـان سـه صـفت سـازگاري، برونگرايـي و گشـودگي بـا تجربه و خلاقيت رابطه مثبت و ميان خلاقيت و صفت روان نژندي رابطه منفي وجود دارد( جوکـار و البرزي، ١٣٨٩).
جدول شماره ١: آزمون تفاوت تيپ هاي شخصيتي جامعه نرمال با نمونه تحقيق {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} عـلاوه بـر ايـن اگرچـه نتـايج آزمـون ANOVA در خصـوص سـنجش تفاوتهـاي موجـود در خصوص عملکرد، خلاقيت و هوش هيجاني در ميان تيـپ هـاي شخصـيتي نشـان مـيدهـد کـه ايـن تفاوتها معنادار نيست اما همانگونه که جدول شـماره ٢نشـان مـيدهـد بـر اسـاس معيـار عملکـرد، محققاني که داراي تيپ شخصيت INFP هستند بهترين عملکرد را دارند.
توصيف تيپ هاي شخصيتي بر اساس عملکرد، هوش هيجاني و خلاقيت {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} علاوه بر اين به منظور بررسي اين سئوال که در کداميک از گـروههـاي خـوني تمايـل بيشـتري براي مشاغل تحقيقي مشاهده ميشود از آزمون کاي دو استفاده ميشود.
علاوه بـر ايـن آزمـون ANOVA نشـان داد کـه در خصـوص هوش هيجاني و خلاقيت در ميان گروههاي خوني تفاوت معناداري مشاهده نميشود.