Abstract:
قصیدة النثر یا شعر سپید به عنوان پدیدهای نو در ادبیات فارسی و عربی، افقهای تازهای را در برابر دیدگان گشود که نماد کامل خروج از شعر سنّتی و دگرگونی شدید آن است. این نوع شعری جدید اگرچه در رابطه با موسیقی و وزنهای عروضی دگرگونی شدیدی ایجاد کرده است، اما خالی از عناصر موسیقی نیست و شاعر با شگردهای مختلف این خلا را پر کردهاست. یکی از عناصری که نقش مهمی در تقویت موسیقی داخلی این نوع ادبی و برجسته کردن مضمون دارد، عنصر تکرار است. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی، کارکرد عنصر تکرار را در دیوان های نثری شاعر معاصر عراقی یحیی سماوی و شعر سپید احمد شاملو بررسی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد؛ پدیده تکرار در شکلهای مختلف به کار گرفته شدهاست و این عنصر علاوه بر اینکه بخشی از موسیقی درونی را ایجاد کرده و ساختار آهنگین آن را ارتقا بخشیده است، باعث اغنای جنبه دلالی و زیبایی این نوع ادبی گردیده است. تکرار در قصاید سماوی و شاملو نقش مهمی در انسجام شعر و لذّت شنیداری و تقویت ساختار آهنگین متن، انتقال احساسات و عواطف درونی شاعر، فضا سازی و نفوذ بیشتر کلام در جان خواننده، دیداری کردن تصویر و حفظ آن در ذهن مخاطب، برجسته کردن مفهوم و تبیین جهتگیریهای فکری هر دو شاعر و انسجام و تماسک متن داشته است، و بهعنوان یکی از مهمترین ویژگیهای سبکی هر دو شاعر به شمار میرود.
نشات قصیده النثر او الشعر الابیض کظاهره جدیده فی الادبین العربی والفارسی، وفتحت افاقا جدیده، وهی عملت علی خرق الشعر التقلیدی. ورغم ان قصیده النثر احدثت تحولا عمیقا فیما یتعلق بمساله الموسیقی والاوزان العروضیه، لکنها لیست خالیه من العناصر الایقاعیه، بل یشغل الشاعر هذا الفراغ بالاسالیب المختلفه. یعد التکرار احد العناصر التی لها دور ممیز فی تعزیز الایقاع الداخلی وتاکید الفکره فی هذا الجنس الادبی. تحاول هذه الدراسه بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی دراسه توظیف عنصر التکرار فی الدواوین النثریه للشاعر العراقی الحدیث یحیی السماوی وقصیده النثر لاحمد شاملو. تبین من خلال هذه الدراسه؛ ان ظاهره التکرار استخدمت باشکال مختلفه، واضافه الی دورها فی احداث الموسیقی الداخلیه و توفیر جو موسیقی موثر فی النص، تسهم فی اغناء البعد الدلالی والجمالی لهذا النوع الادبی. ان عنصر التکرار فی قصايد السماوی وشاملو له دور ممیز فی تماسک الشعر وتلذذه وتعزیز البنیه الایقاعیه، کما کان موثرا فی نقل احاسیس الشاعر وانفعالاته، الفضاء النصی، تاثر القاري، تشکیل الصوره البصریه وتثبیتها فی ذهن المتلقی، تسلیط الضوء علی الفکره، وتبیین التوجهات الفکریه للشاعرین وتماسک النص. ویعتبر من اهم ممیزات اسلوب لکل واحد منهما.
Prosaic Odes or blank poem as a new phenomenon in Persian and Arabic literature, opened a new horizons for the viewers, which is a complete symbol of the departure from traditional poetry and its drastic transformation. Although this new type of poetry has made a drastic change in terms of music and prosodic rhythms, it is not devoid of musical elements and the poet has filled this gap with various tricks. One of the elements that plays an important role in strengthening the internal music of this type of literature and highlighting the theme is the element of repetition. This research intends to investigate the function of repetition in the prose collections of the contemporary Iraqi poet Yahya Samavi and the Blank Poems by Ahmad Shamlu through analytical-descriptive method. The results of this study show; The phenomenon of repetition has been used in various forms. In addition to creating a part of the inner music and improving its melodic structure, the element has enriched the semantic aspect and beauty of this type of literature. Repetition in celestial and inclusive poems plays an important role in the coherence of the poem and the pleasure of listening and strengthening the melodic structure of the text, conveying the poet's inner feelings and emotions, creating space and more influential words in the reader's soul, seeing the image and keeping it in the audience's mind. And it has had the explanation of the intellectual orientations of both poets and the coherence and adherence of the text, and is considered as one of the most important stylistic features of both poets.