Abstract:
با توجه به اینکه الگوهای DSGE یک جواب با فرم بسته ندارند، میبایست تقریب الگو حول وضعیت پایدار مورد بررسی قرار گیرد. سؤالی که پیش میآید این است که این تقریب حول وضعیت پایدار غیرتصادفی صورت گیرد یا وضعیت پایدار تصادفی؟ این مطالعه با ارائه یک الگوی کینزی جدید تعدیل یافته برای اقتصاد ایران، دو نااطمینانی تولید و قیمت نفت را در الگو در نظر میگیرد. نتایج الگو حاکی از آن است که لحاظ وضعیت پایدار تصادفی و تقریب مراتب بالاتر بسط تیلور میتواند وضعیت اقتصاد ایران را بهتر توضیح دهد. همچنین، نتایج نشان میدهد که سطح مصرف، سرمایهگذاری خصوصی و تولید ناخالص داخلی در وضعیت پایدار تصادفی کمتر از وضعیت پایدار غیرتصادفی است، درحالیکه مخارج جاری و عمرانی دولت در وضعیت پایدار تصادفی بیشتر از وضعیت پایدار غیرتصادفی میباشد. بررسی نتایج مربوط به توابع واکنش آنی نیز نشان میدهد که واکنش متغیرهای اقتصادی نسبت به تکانههای مختلف در وضعیت پایدار تصادفی کمتر از شرایط وضعیت پایدار غیرتصادفی است. طبقه بندی JEL: E32, E37
Since DSGE models do not have a closed-form solution, the model should be approximated around the steady state. The question that arises is whether this approximation should be around a deterministic steady state or a stochastic one? This study, usinng a modified new Keynesian model for Iran, considers oil price and production uncertainties. The results indicate that stochastic steady state and higher Taylor approximation can better explain the Iran's economy. Also, the results show that the level of consumption, private investment and GDP in the stochastic steady state is less than the deterministic steady state, while the government consumption and investment in the stochastic state are higher than the deterministic steady state. The impulse response function also show that the response of economic variables to different shocks in the stochastic steady state is less than that of deterministic steady state. JEL Classification: E32, E37
Machine summary:
سؤالي که پيش مي آيد اين است که اين تقريب حول وضعيت پايدار غيرتصادفي صورت گيرد يا وضعيت پايدار تصادفي ؟ اين مطالعه با ارائه يک الگوي کينزي جديد تعديل يافته براي اقتصاد ايران ، دو نااطميناني توليد و قيمت نفت را در الگو در نظر مي گيرد.
توليدکننده کالاي نهايي در بازار رقابتي سود خود را نسبت به تابع توليد فوق حداکثرسازي مي کند که با فرض اين که pit قيمت کالاي واسطه i ام و pt قيمت کالاي نهايي باشد، تقاضاي کالاي واسطه i ام به صورت زير به دست مي آيد که با جاي گذار آن در رابطه فوق شاخص قيمت نيز به دست مي آيد: yit =) pitt((-3Ytd, i (11) 1 pt =))) 0pit-3dj((-3 11 1 ٢-٤- توليدکننده کالاي واسطه طيفي از توليدکنندگان کالاهاي واسطه وجود دارد که هر کدام از آن ها داراي تابع توليد زير هستند: 1-a yit = Atkit-1)Yt kg,t-1(g )Ldy,it ( -φzt (12) که در آن ١-kit سرمايه اجاره شده ، ١-kg,t حجم سرمايه دولتي و Yto توليد نفت است که به ترتيب به منزله کالاهاي عمومي و انرژي مي باشد که مي تواند در بهبود توليد مؤثر باشد، Ldit نيروي کار استخدام شده توسط دولت و At تکانه تکنولوژي است که از فرايند زير پيروي مي کند: At = At-1exp(aA + zA,t ), zA,t = A3A,t , 3A,t~ N(0,1) (15) 1 a پارامتر φ متناظر با هزينه ثابت توليد است و a-a ut١-zt= At١ تضمين کننده آن است که سود اقتصادي در وضعيت پايدار برابر با صفر باشد و به صورت زير تعريف مي شود: + a a + aa zt = zt-1exp(az + zz,t ), zz,t = zA,t1-azu,t ,az= A1-au (13) حداقل سازي هزينه بنگاه نسبت به تابع توليد تقاضاي کار و هزينه نهايي را به صورت زير ارائه مي کند: wt (1- a)kit 1 - = d (14) rt aLy,it 1 1 1 1 mct=))) 1-a (( -a )))a((aAwt-agta (15) t g,t-1 در مرحله بعد بنگاه قيمت خود را به نحوي تعيين مي کند که ارزش تنزيل يافته سود حداکثر شود.
توابع واکنش آني نسبت به نااطميناني توليد نفت ٥- نتيجه گيري اين مطالعه به دنبال بررسي تفاوت وضعيت پايدار تصادفي و غيرتصادفي براي اقتصاد ايران با استفاده از يک الگوي کينزي جديد غيرخطي تعديل يافته است .