Abstract:
آنچه در فقه و حقوق اسلامی تحت عنوان قوّامیت آمده است بیشتر برگرفته از آیة شریفة «الرّجال قوّامون علی النّساء، میباشد. واژگان قوّامیت، قوّام، قیّم، قوّامه و قیمومیت که در متون اسلامی آمده است از همین آیه ناشی میشود. یعنی در قوانین اسلام مدیریت خانواده که تحت عنوان قوامیت مطرح است شرعا و قانونا از خصایص شوهر به شمار میآید. با مراجعه به احادیث و نظرات مفسّران و فقیهان، معلوم میشود قوّامیت مردان نیز در محیط خانواده مطلق و نامحدود نیست؛ بلکه مشروط و محدود به مواردی است که در شرع و قانون بیان شده است.
برای مشخص شدن قلمرو قوّامیت مردان، یعنی ولایت آنان و محدودة وجوب اطاعت زن باید ابتدا حقوق واجب مرد که رعایت آنها بر زن واجب است، معلوم شود؛ حال این بحث مطرح است که آیا اطاعت و تمکین زن اختصاص به روابط خاص زناشویی دارد یا حوزة آن فراتر از این است و موارد دیگری را هم شامل میشود؟ به عبارت دیگر قلمرو اطاعت و تمکین زن آیا فقط تمکین خاص است یا تمکین عام؟
ما ورد فی الحقوق والفقه الإسلامی حول مفهوم القوامة تم استقاؤه من الآیة الشریفة:
«الرجال قوامون علی النساء». والمشتقات التی جاءت فی النصوص الإسلامیة مثل: القوامةء
قوام؛ قیم. قوامة و قیمومةء اشتقت من الآیة المذکورة. ما یعنی أن القوامة التی طرحها الإسلام
کعنوان لإدارة الأسرة و تدبیر شؤونها وایصالها إلی بر الأمان لا تختص إلا بالزوج فقط شرعا
وقانونا. عندما نقوم بالرجوع إلی الأحادیث الشریفة ونلقی نظرة علی آراء جمهور الفقهاء و
المفسرین» نستنتج أن قوامة الرجل علی الأسرة لیست سلطة مطلقة بحتة دون قید أو شرطء
بل إن القوامة تتبع ضوابط معینة جاء بها وحددها الشرع و القانون.
فی الحقیقة اذا أردنا تعیین حدود قوامة الرجلء یعنی وصایته. بالإضافة إلی حدود طاعة
المرأة لهء وجب فی البدایة تحدید حقوق الرجل وتعیینها ومن ثم علی المرأة أن تقوم
بواجباتها تجاه زوجها. السؤال الذی یطرح نفسه هنا: هل طاعة المرأة وتمکینها نط بالعلاقة
الزوجیة فقط؟ أو أنه یتعدی ذلک؟ وهل الطاعة تشمل أمورا أخری؟ بعبارة أخری: هل حدود
الطاعة وتمکین المرأة یعد تمکینا خاصا أو عاما؟
What is mentioned in Islamic jurisprudence and law under the title
of Qawamiyyah is mostly taken from the noble verse "Al-Rajal
Qawamun Ali Al-Nisa". The words Qawamiyat, Qawamat, Qaym,
Qawamah and Qayumiyat, which are mentioned in Islamic texts, are
derived from this verse. Which means that, in Islamic law, family
management, which is referred to as consanguinity, is legally and
rightfully one of the characteristics of a husband. By referring to the
hadiths and opinions of commentators and jurists, it becomes clear that
the strength of men in the family environment is not absolute and
unlimited, rather, it is conditional and limited to the cases stated in the
Shari'a and the law.
In order to determine the Dominion of men's sovereignty, that is,
their guardianship and the extent of the obligation of obedience for
women, one must first determine the obligatory rights of men, the
observance of which is obligatory on women.
Now the question is whether the obedience and deference of a
woman is specific to certain marital relationships or its scope is beyond
this and includes other cases as well? In other words, is the realm of
female obedience and deference only special obedience or general
obedience?
Machine summary:
برای مشخص شدن قلمرو قوّامیت مردان، یعنی ولایت آنان و محدودة وجوب اطاعت زن باید ابتدا حقوق واجب مرد که رعایت آنها بر زن واجب است، معلوم شود؛ حال این بحث مطرح است که آیا اطاعت و تمکین زن اختصاص به روابط خاص زناشویی دارد یا حوزة آن فراتر از این است و موارد دیگری را هم شامل میشود؟ به عبارت دیگر قلمرو اطاعت و تمکین زن آیا فقط تمکین خاص است یا تمکین عام؟ واژگان کلیدی: .
از بررسی روایات این باب، اطاعت مطلق استفاده نمیشود، چرا که با مستحبّات آميخته شده است؛ بنابراین شاید بتوان گفت به نظر صاحبجواهر موارد مربوط به استمتاع و مقدّمات آن و نیز اذن شوهر برای خروج از منزل، از حقوق واجب مرد و رعایت آنها بر زن واجب است.
برخی از مفسّران در تفسیر آیة 34 سورة نساء «الرّجال قوّامون علی النّساء» قایل هستند مراد از قوّامیت نوعی ولایت است که محدودة آن را فقها مشخّصکردهاند که آن محدوده، جعل طلاق به دست مرد، اطاعت مرد در مسائل خاص زناشویی و عدم خروج از منزل بدون اجازة همسر است؛ ولی در غیر این موارد با استناد به آیات الهی زن و مرد در اصل حقوق مساوی هستند.