Abstract:
تأثیر جنسیت در فهم متون یکی از مباحثی است که در دهههای اخیر در حوزه فهم متون دینی مطرح شده است. با ورود دانشهای فمینیستی، این نظریه حتی تا خوانش زنانه متون دینی و اسلامی پیش رفته است. هدف این پژوهش ترسیم جایگاه و شخصیت اجتماعی زن در بر تفاسیر آیات اختلافی بین زن و مرد در قرآن کریم است، موضوعی که موجب اتهامات ناروایی علی الخصوص در جوامع غربی به دین مبین اسلام شده است تا با تبیین و جمع عرفی میان روایاتِ به ظاهر معارض مربوط به زن و تشخیص احادیث صحیح از سقیم به رفع شبهات اقدام کند. در این پژوهش سعی گردیده است با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانهای مفاهیم تفاسیر با رویکرد عقلی- اجتهادی، از قرن سوم هجری تا قرن پانزدهم ذیل این آیات اختلافی و از دیدگاه مفسران فمینیسم، میزان اثرگذاری این جریان فکری در آثار تفسیری مفسران در تفاسیر آیات اختلافی بین زن و مرد، مورد مطالعه قرار گیرد.
The effect of gender on the understanding of texts is one of the issues that have been proposed in recent decades in the field of understanding religious texts. By the advent of feminist science, this theory has even advanced to the female reading of religious and Islamic texts. The purpose of this study is to depict the status and social personality of women in the interpretations of conflicting verses between men and women in the Holy Quran, a subject that led to accusations, especially in Western societies, to the religion of Islam to remove the doubts by explaining and combining the customary between the narrations seemingly contradictory related to women and distinguishing the correct hadiths from Saqim. In this research, it has been tried with descriptive-analytical and library method of concepts of interpretations with rational-ijtihad approach, from the third century to the fifteenth century under these conflicting verses and from the point of view of feminist commentators, the impact of this trend of thought on interpreters' interpretive works in interpretations of conflicting verses between men and women to be studied.
Machine summary:
اين تحقيق در حوزه اجتماعي مسائل شخصيتي زن در صـدد اسـت بـا بيـان ديـدگاه مفسرين بر اساس آيات قرآن کريم ، چهره متعالي زن را در جامعه به تصوير کشد، با ايـن مقدمه ؛ سؤالات اصلي مورد کنکاش عبارت اند از: بنياد تفکر فمينيست ها چه بوده است ؟ نقش زن در جامعه کدام است ؟ از نظر فلسفي و جامعه شناختي، چه عواملي باعث بروز چنين تفکري شده است ؟ آيا جنسيت در امور مختلف اجتماع نقش و تأثيري دارد؟ يعني آيا خداوند به زن دستور دادهدر کنج خانه بنشيند و فقط به مـردان دسـتور داده بـه امـور جامعـه مشغول شوند؟ تصورات نادرستي از اديان الهي در ميان مردم رواج دارد که بر اساس همان تصـورات ناصحيح دين را محکوم ميکنند به اينکـه ديـن راهکارهـاي عملـي فـرا راه انسـان قـرار نميدهد.
١٦٤/ فصلنامه مطالعات قرآني، سال دوازدهم ، شماره ٤٦، تابستان ١٤٠٠ پيشينه تحقيق مسأله شخصيت ، منزلت و حقوق اجتماعي زن در عصر حاضر توجه محافـل و مجـامع علمي را به خود معطوف نموده است و سخنان بسياري نيز پيرامـون آن جـاري و سـاري گشته است ، اما چنانکه مطالعات نشان ميدهد بررسي دقيق و همه جانبه اي در اين بـاره از قرآن کريم به چشم نميخورد اما پژوهش هايي کـه در بعضـي مـوارد بـا موضـوع ايـن تحقيق مشترکاند عبارت اند از: ١ مهرداد عباسي و متينه سادات موسوي در مقاله «قرائتي نو از قـرآن بـا رهيـافتي زن محور بررسي ديدگاه هاي آمنه ودود در کتاب قرآن و زن » بيان ميدارنـد کـه ودود در اين اثر مدعي شده است آنچه تا کنون در سنت اسلامي در حق زنـان اعمـال مـيشـده ، چندان عادلانه نبوده و اين امر بيش از هر چيز ناشي از اين واقعيت بوده که تفاسير قرآن يک سره به دست مردان نوشته شده و مطابق با فهم و نيازها و دغدغه هـاي آنـان سـامان يافته است .