Abstract:
این پژوهش با تکیهبر فصوص الحکم به سلوک قدسی و حضوری، اتصالی و شهودی در دریافتهای باطنی و تجربههای عرفانی و قلبی ابن عربی در کاربست دانش حصولی و حضوری میپردازد. علاوه بر آن اندیشههای عرفانی، اصالت موهبت و کشش در برابر تدبیر و کوشش، رهایی از امور حسی و علایق مادی بهعنوان راه جزم و مطمئن برای نیل به مطلوب حقیقی در دیدگاه این عارف گرانقدر مطرح میشود.ابن عربی آنچه را از انواع علوم ضروری میداند که حاصل از کشف است و معتقد است که این علم هرگز در معرض شک و شبهه نیست، درعینحال راه عقل را بهشرط آنکه حد خود را نگه دارد تخطئه و تحقیر نمیکند و تمام سخنشان در این است که یگانه وسیلۀ شناخت «تعریف الهی» است.ازنظر ابن عربی عقل و علم ظاهری در محدودۀ صورتهای ذهنی تلاش میکند و هدف اش رسیدن به ادراک است اما هدف علم نورانی؛ گشایش چشم بصیرت و ادراک ملکوت عالم و درک حقایق و رسیدن بهحق است که سرچشمۀ حقیقی آن باطن و روح و قلب انسان کامل است.واژههای کلیدی: ابن عربی، علم حصولی و حضوری، درک باطنی، اصالت کشف و شهود.
AbstractRelying on Fusus al-Hakam, this research deals with the sacred and present, connective and intuitive behavior in the esoteric perceptions and Ibn Arabi's mystical and heart experiences in the application of acquired and present knowledge. In addition, mystical ideas, the originality of grace and attraction to deliberation and effort, liberation from sensory affairs and material interests are presented as a dogmatic and sure way to achieve the true desirable in the view of this precious mystic.Ibn Arabi considers what is a necessary science that is the result of discovery and believes that this science is never subject to doubt, but at the same time it does not violate the path of reason as long as it maintains its limit, and all they say is that The only means of knowing is the "divine definition."According to Ibn Arabi, intellect and superficial knowledge strive within the limits of mental forms and its goal is to achieve perception, but the goal of enlightened science; It is the opening of the eye of insight and perception of the kingdom of the universe and the understanding of truths and the attainment of truth, the true source of which is the inner soul, soul and heart of the perfect man.Keywords: Ibn Arabi, acquired knowledge and presence, esoteric understanding, originality of discovery and intuition
Machine summary:
٤. حقیقت علم صحیح متن : فـَمَـا سَبَقَ مُقــَصِّــرٌ مُـــجِــــدّاً کَــذاِلـکَ لاُ یماثِــلُ أَجِیــرٌ عَبــداً (ابن عربی : همان : الفقرة الأولی ) حقیقت علم صحیح آنست که مرکوز در باطن شخص باشـد و آن شـخص بـه حسـب توجه به جانب آن متذکر آن علم شود و علوم اهل کشف وجدانیات است که برایشان ظـاهر می شود البته به مقتضای «وَ اَّلذینَ جاهَدوا فِیناَ لنَهدَِینهُم سُُبلَنا» (عنکبـوت :٦٩) اهـل تقصـیر و نقصان بر اهل جد و اجتهاد در تحصیل کمالات سبقت و تقدیم نیابند چنانکه مقصّر بر مُجِـدِّ سابق نمی تواند بود اما هیچگاه نیز اجیر، یعنی کسی که سعی و عمل از برای اجـرت و مـزد ثواب آخرت کند، مشابه و مماثل با کسی که عمل او به محض عبودیت و متابعت امر مـولی باشد نیست چرا که اجیر هرگاه که اجرت عمل خود را گرفت از نزد مستأجر مـی رود ولـی عبد، علی الدوام ملازم باب مولی است .
جواب مرضی از سؤال سابق اینست که چون اکثر اشـخاص انسـانیه عقـلاء و اصـحاب نظر فکری اند، وارد نشد خطاب الهی مگر بحسب آنچـه تواطـؤ و توافـق اکثـر عبـاد بـر آن است از عقل و مقتضای آن و بر طبق فهوم و قدرعقول و علوم ایشان که به انظـار عقلیـه بـه کمال قدرت و جمال مشیت و ارادت حق معترف انـد و مـی گوینـد: اگـر خواهـد همـه را هدایت دهد از آنکه «َفعّالِ لماُ یرید» است ؛ و وارد نشد خطاب بر آن نهج کـه کشـف اعطـای آن می کند از برای عدم وفای استعدادات ارباب نظر و فکر در فهـم ایـن و قلّـت عـارفین از اهل کشوف و واقفین بر سر قدر (آملی ، همان :٢٥١) و اگر خطاب الهی به حسب عقول و ادراک مخاطبین وارد شود هر آینـه مؤمنـان بسـیار باشند و عارفان کم ؛ چه طور معرفت که کشف حقایق امور است بالاتر از طـور ادراک عقـل است متن : «وَ ما مِّنا إلاَّ له مقامٌ مَعلوم ٌ»(صافت :١٦٤).