Abstract:
تبیین موضوع: در سالهای اخیر، جوامع روستایی با رشدی روزافزون در عرصههای مختلف زندگی، متأثر از فرآیندهای شهرگرایی بودهاند. بیتردید واقعشدن روستاها در پیرامون نقاط شهری، بر شدت روندهای شهرگرایی آنها اثرگذار خواهد بود. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت شهرگرایی در روستاهای پیرامون شهر داراب می باشد.
روش: این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است که از روش اسنادی برای بررسی سوابق و تبیین مسئله و از روش پیمایشی برای جمعآوری اطلاعات مرتبط با شهرگرایی در روستاهای پیراشهری استفاده شده است. در این راستا، با توجه به تعداد 3719 خانوار ساکن در روستاهای موردمطالعه و استفاده از فرمول کوکران و تصحیح، تعداد 318 خانوار بهعنوان حجم نمونه محاسبه گردید. انتخاب خانوارهای نمونه بهمنظور تکمیل پرسشنامه های تحقیق با روش تصادفی ساده صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی، استنباطی و مدل Vikor و با کمک نرمافزارهای Excel، SPSS و ArcGIS انجام گردیده است.
یافته ها: یافته ها پژوهش مؤید آن است که با اطمینان 99 درصد، در روستاهای مورد بررسی اختلاف معناداری بین سطح متغیرهای شهرگرایی وجود دارد و مؤلفۀ مربوط به وضعیت ساخت و سازها دارای بالاترین سطح از شهرگرایی میباشد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس مؤید آن است که در سطح خطای 1 درصد، تفاوت معناداری در بین هریک از روستاهای مورد مطالعه وجود دارد. بهطوری که بر مبنای نتایج رتبهبندی مدل مورداستفاده، روستای تنگهکتویه در بالاترین و روستای اکبرآباد در پایینترین سطح از وضعیت شهرگرایی ارزیابی شدهاند.
نتایج: بنابراین شهرگرایی در بین روستاهای مورد مطالعه متفاوت بوده و میزان آن در هر روستا با دو متغیر فاصله تا شهر و جمعیت هر روستا، دارای همبستگی معناداری میباشد.
Objective: In recent years, growing rural communities have been affected by urbanism processes in various areas of their lives. Undoubtedly, locating villages around urban areas are influenced by the intensity of their urbanism processes. Accordingly, the purpose of this study is to assess the situation of urbanism in the villages surrounding Darab city. Methods: This research is a descriptive-analytical method that documentary method is used to study the history and explanation of the problem and a survey method for collecting information related to urbanism in the surrounding villages. In this regard, according to the number of 3719 households in the villages surveyed, using the Cochran formula and correction, 318 households were calculated as sample size. Sample households were selected to complete the questionnaires by simple random sampling. Data analysis was performed using descriptive, inferential statistics and Vikor model with Excel, SPSS and ArcGIS software. Results:Results of the research confirm that there is a significant difference between the level of urbanism variables with 99% confidence, and the component related to the status of constructions has the highest level of urbanism. Also, the results of Kruskal-Wallis test confirm that there is a significant difference between the studied villages at 1% error level. Based on the results of the ranking of the model used, the Tanghe-Katuyeh village was evaluated in the highest and Akbarabad village was evaluated in the lowest level of urbanization status. Conclusion: Therefore, urbanism was different among the studied villages and its rate in each village has a significant correlation with two variables of distance to the city and the population of each village.
Machine summary:
لذا، یکسان سازی میراث بیبدیل سبک های متنوع زندگی جوامع ، یکی از جدیترین و برجسته ترین عارضه های شهرگرایی در عصر حاضر به - حساب میآید که فرهنگ ها را تحت تأثیر قرار میدهد (دهقانی، ١٣٩٦: ٣٧-٣٦)؛ بنابراین در شهرگرایی یکپارچه ، به عنوان پدیده ای فراگیر و خارج از کنترل ، دیگر آن چنان تمایز هویتی بین نواحی شهری و روستایی وجود نخواهد داشت ؛ با این حال به نظر میرسد جوامع روستایی، این پدیده را به طور خاص و عمیق تر تجربه میکنند؛ زیرا روستاها در سراسر جهان به عنوان فضاهایی با هویت ، فرهنگ ، شیوه معیشت مربوط به خود، در مقیاس محلی به طور روزافزون در معرض تغییرات شدید و شهرگرایی هستند (وودز٢، ١٣٩٠: ٤٧) و نزدیکی آن ها به شهر (به عنوان مرکز توزیع خدمات و امکانات متنوع ) میتواند به دلیل دسترسی عمیق و فراگیر به انواع منابع ، به گونه ای متفاوت و سریع تر، مناطق روستایی کشور را در معرض شهرگرایی قرار دهد.
به هرحال پژوهش حاضر ضمن بررسی ابعاد شهرگرایی در محدوده موردمطالعه و ارزیابی نقش نزدیکی روستاها به مرکز شهرستان داراب ، به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی میباشد که وضعیت شهرگرایی روستاهای موردمطالعه در پیرامون شهر داراب چگونه بوده است ؟ پیشینۀ نظری بیتردید انسان ها نمی توانند به تنهایی زندگی کنند بلکه میبایست در کنار یکدیگر و باهم زندگی کنند زیرا که دستیابی به نیازها و اهداف مختلف ، نیازمند به وجود یک واحد اجتماعی میباشد حال آنکه هرچه این مجموعه بزرگتر و توسعه یافته تر باشد در پاسخ گویی به نیازهای افراد، موفق تر و برای افراد جذاب تر خواهد بود و البته راه حلی برای رسیدن به امنیت و آرامش روانی و نیز رفع نگرانی عمومی به منظور دستیابی به توسعه و پیشرفت ، رفاه ، خدمات ، مدیریت ، ارتباطات و غیره تلقی میگردد (١٤٣-١٤٢ :٢٠٢٠ ,Ramandei).