Abstract:
آسیبهای ناشی از حضور بانوان در عرصههای اجتماعیسیاسی دغدغه بسیاری از متدینان است. برخی از آنها معتقدند پایبندی زنان به دستورهای دین در اثر حضورشان در اجتماع مخدوش میشود و این ناقض حد و مرز شریعت است. آنها متولیان امور دینی را به سهلانگاری منافی با معارف دین متهم میکنند و اِعمال محدودیت بر آمد و شد زنان در اوضاع و احوال هنجارشکنانه امروزی را ضروری میدانند. اما اینکه بهراستی فقه رفتارشناختی حوزه زنان، اصل را بر «مشارکت» میداند یا «محدودیت»، پرسشی است که نگارنده با استفاده از منابع فقهی مذاهب اسلامی، پاسخ آن را داده است. همه مذاهب همنظرند که زنان، همچون مردان، بخش عظیمی از اجتماع انسانی هستند، و از کرامت، شرافت، حقوق فردی و اجتماعی برخوردارند و در پیشگاه خدا و دین مسئولاند. ولی بر اساس نحوهٔ برداشت از گزارههای دینی در برخی از عرصهها، زاویه دیدها متفاوت میشود. از اینرو، به نگاهِ امامیه و گروهی از اهل سنّت، اصل اولی، جواز مشارکت بانوان با رعایت حدود شرعی در اجتماع است، اما از نگاه گروهی دیگر از اهل سنّت، اصل بر محدودیت است مگر به وقت ضرورت.
The harm caused by the presence of women in the socio-political spheres is a concern of many religious people. Some of them believe that women's adherence to the rules of religion is violated due to their presence in society, and such presence breaks the limits of Sharia. In addition, they accuse those in charge of religious affairs of negligence in the teachings of religion, and deem it necessary to impose restrictions on the movement of women in today's norm-breaking circumstances. However, whether the behavioral jurisprudence of women really considers the principle of "participation" or "restriction" is a question that the author has answered using the jurisprudential sources of Islamic denominations. All Islamic denominations agree that women, like men, are a large part of human society, and enjoy dignity, honor, individual and social rights, and are accountable to God and religion. But depending on how religious statements are interpreted in some areas, points of view differ in this regard. Therefore, according to the Imamis and a group of Sunnis, the ruling principle is the permission of women to participate in society in accordance with the Sharia, but from the viewpoint of another group of Sunnis, the ruling principle is restriction except when necessary.
Machine summary:
۱. زنان ، و مشارکت در عبادت هاي جمعي هرچند برداشت هاي ابتدايي و برون ديني شايد اين باشد کـه حضـور بـانوان در مراسـم مـذهبي، از ويژگيها و شئونات بديهي دين است و نبايد حضور هيچ قشري با محدوديت مواجه باشـد ولـي بـا توجه به گزاره هاي ديني، دستاوردهاي متفاوتي را تصوير ميکند؛ گزاره هاي «خير مسـاجد نسـائکم َ ِ البيوت » (حر عاملي ، ۱۴۱۴: ۲۳۷/۵، ح ۶۴۳۳) يا «صلاة المرأة وحدها و في بيتها کفضل صـلاتها فـي ِ الجمع خمسا و عشرين درجة » (همان : ح ۶۴۳۵)، در منابع اماميه و «صلاة المرأة أفضل من صـلاتها َ في بيتها» (طبراني، بيتا: ۲۹۵/۹) يا «ان المرأة إذا خرجت تشرف لها الشيطان » (همان ) در منـابع اهـل سنت ، بخشي از متوني است که ديدگاه هاي فقهي را شکل ميدهد.
نماز جمعه و حضور بانوان نماز عباديسياسي جمعه به اجماع مسلمانان به جماعت اقامه ميشـود (نجفـي، ۱۴۱۲: ۳۶۲/۴؛ موسوي خميني، ۱۴۱۶: ۲۱۰/۱) ولي راجع به حضور بانوان ، ديدگاه اماميه و اهل سنت متفـاوت اسـت : گرچه اکثر فقهاي اماميه نماز جمعه را فقط بر مردان واجب ميدانند و يکـي از شـرايط وجـوبش را مردبودن ميدانند (سبزواري، ۱۴۲۳: ۱۰۲/۲؛ موسوي خميني، ۱۴۱۶: ۲۱۵/۱؛ فياض ، بيتا الف : ۲۸۱/۱)، و بـا نبود مرد يا نرسيدن به حداقل جمعه گزاران به پنج نفر، نماز جمعه منعقد نميشـود (موسـوي خمينـي، ۱۴۱۶: ۲۱۵/۱؛ صافي گلپايگاني، ۱۴۱۶: ۱۸۱/۱) ولي اصل بر جواز حضور است ، بلکه برخي اين حضور را مطلوب نيز ميدانند (موسوي خميني، ۱۳۶۶: ۲۷۲/۱؛ خامنه اي، ۱۳۸۰: ۱۷۶/۱).